چکیده:
در این مقاله سعی شده است تا نظر صدرالمتالهین در مورد وجود ذهنی با بهره
گیری ازخلاصه بیان علامه طباطبائی در کتاب بدایه الحکمه ارائه شود.
نظر ملاصدرا در باب ادراک وآگاهی به گونهای است که با قائل شدن به آن» نه
تنها منکرین علم خلع سلاح میشوندء بلکه میتوان قول به سفسطه را نیز از ریشه
خشکاند.
ایشان معتقد است انسان به هر آنچه در خارج تحقق داردء عینا آگاه میشود نه
این که شبیه و مانند آن به ذهن میآید.
علامه طباطبایی در فصل وجود ذهنی کتاب بدایه الحکمه با بیان اقوال متعددء در
صدد اثبات و تبین دیدگاه ملاصدرا بوده که این مقاله با بیان خلاصهای از آن فصل و
انضمام ارجاعاتی از شهید مطهری» اجمالی از نظر صدر المتالهین را ارائه کرده است.
خلاصه ماشینی:
علامه طباطبایی در فصل وجود ذهنی کتاب بدایه الحکمه با بیان اقوال متعدد، در صدد اثبات و تبین دیدگاه ملاصدرا بوده که این مقاله با بیان خلاصه ای از آن فصل و انضمام ارجاعاتی از شهید مطهری، اجمالی از نظر صدر المتالهین را ارائه کرده است.
حکماي اسلامي معمولًا مسأله را به اين صورت طرح ميکنند که: «آنچه در عالم اعيان وجود دارد عيناً در ذهن وجود پيدا ميکند» و چون ابتدا به اذهان چنين متبادر ميشود که مقصود اين است که آنچه در خارج است، يا با همان وجود شخصي به ذهن منتقل ميشود و يا اينکه وجودي مانند وجود خارجي در ذهن پديد ميآيد، لهذا بر اذهان سخت گران ميآيد؛ ولي اگر تعبير را تغيير دهيم و بگوييم: «به عقيده اين حکما هر چه در ذهن وجود دارد همان در خارج وجود دارد نه چيز ديگر مغاير با آن» وحشت اذهان رفع ميشود و حال آنکه مدّعا در هر دو تعبير يکي است » علامه طباطبائی درباره چیستی وجود ذهنی، دو نظر دیگر را بیان کرده و هر دو را ابطال می کند.
وقتی از یک جوهر ماهیتی در ذهن ما به وجود بیاید، طبق نظریه وجود ذهنی، بایستی آن ماهیت نیز جوهر باشد، این در حالی است که همه مفاهیم ذهنی از نوع عرض برای نفس انسان می باشند و عرض غیر از جوهر است، بنابر این علم نمی تواند عین همان ماهیت خارجی باشد.