چکیده:
پژوهش حاضر باهدف بررسی عناصر اصلی گفتمان دولت پس از انقلاب اسلامی ایران انجامگرفته و برای تبیین عناصر اصلی گفتمان از رهیافت گفتمان لاکلائو و موف و بهصورت توصیفی از کتابها و مقالات پژوهشی استفادهشده است. ازآنجاکه هر گفتمان دارای دالهایی است یافتههای پژوهش نشان میدهد که گفتمان اصلاحطلبی دالهایی همچون آزادی، قانونگرایی، دموکراسی دینی، حقوق بشر و داشتن روابط عادلانه و آزاد با همه جهان را حول دال مرکزی مردم شکل دادند. در مقابل اصولگرایان با افزودن دالهایی چون عدالت، امنیت، ارزشها، تهاجم فرهنگی و... حول دال مرکزی ولایت، نظام معنایی خود را شکل دادهاند.
The present research was conducted with the aim of investigating the main
elements of the discourse of the government after the Islamic Revolution of
Iran, and to explain the main elements of the discourse, Laclau and
Mouffe's discourse approach and descriptive books and research articles
were used. Since every discourse has signifiers, the findings of the research
show that the reformist discourse forms signs such as freedom, legalism,
religious democracy, human rights, and having fair and free relations with
the whole world around the central signifier of the people. They gave. On
the other hand, fundamentalists have formed their semantic system by
adding signs such as justice, security, values, cultural invasion, etc. around
the central sign of the province.
خلاصه ماشینی:
اين چارچوب باوجود نقاط قوت و ضعف در سال هاي اخير، همچنان داراي اعتبار ويژه اي درصحنه سياسي ايران است و گرچه احزاب ، گروه ها، نام ها و موضوعات در مقاطع مختلف به لحاظ اسمي متفاوت شده بودند، ولي رقابت اصلي همواره بين اين دو جريان بزرگ پابرجا بوده است .
در مقابل گفتمان جبهه پايداري انقلاب اسلامي دال هاي شناور معنويت ، عدالت ، ارزش ها، خدمت رساني، مقاومت و عقلانيت را حول دال مرکزي ولايت مفصل بندي کرده است .
از مهمترين اصول و نشانه هاي گفتماني اصولگرايي عبارتند از: تاکيد بر نقش تاثيرگذار آموزه هاي ديني در عرصه زندگي سياسي-اجتماعي؛ تاکيد بر نقش ولايت فقيه در نظام اسلامي با گرايش به نظريه انتصاب الهي ولي فقيه ؛ تاکيد بر ارزش هاي اسلامي؛ تاکيد بر عدالت اجتماعي-اقتصادي به عنوان نياز واقعي مردم که بر اساس چنين نگرشي توسعه اقتصادي بر توسعه سياسي مقدم مي شود؛ تاکيد بر نقش ولايت فقيه به عنوان دال مرکزي اين گفتمان است و گفتمان اصلاح طلبي نيز بر محورهايي مانند جامعه مدني ، اجراي کامل قانون اساسي ، توسعه سياسي ، گسترش آزادي هاي مدني و سياسي ، مردم سالاري ، تنش زدايي تاکيد دارد.
«مقايسه مواضع سياسي دو رويکرد اصول گرايي و اصلاح طلبي در جمهوري اسلامي ايران »، سپهر سياست ، سال ٧، شماره ٢٥، تابستان ، صفحات ٤٨-٧٦.