چکیده:
سازمانهای پیشرفته نمادی از رشد تمدنیاند. توسعه و پیشرفت هر سازمانی نیازمند نوعی توان مغزافزاری یا بهعبارتی شیوهای خاص از تفکر جهت تصمیمسازی و تصمیمگیری است. بررسی چگونگی عمقبخشی تفکر علمی در سازمانها هدف اصلی این نوشتار است. مفروض این است که سازمانهایی در عصر اطلاعات و دانایی موفقاند که تفکر علمی در تمام ساختار و تشکیلات، راهبردها، سیاستگذاریها، برنامهریزیها، مأموریتها، روشها و شیوها تعمیق، توسعه و ارتقا یابد. سؤالات حائز اهمیت در این پژوهش عبارتاند از: عمقبخشی تفکر علمی چه سطوحی از سازمانها را باید دربرگیرد؟ مهمترین بسترهای زمینهساز برای عمقبخشی تفکر علمی در سازمانها کداماند؟ نتیجه اجمالی این تحقیق این است که عمقبخشی تفکر علمی از رهگذر بسترسازی در ابعاد زمینهای ساختار سازمانی، که مهمترین و کلیدیترین آن فرهنگ و یادگیری دائمی است، و فراهمسازی بسترهای ساختاری و معنایی سازمان حاصل خواهد شد.
Advanced organizations are symbols of civilizational growth. Development and progress in every organization require a kind of mental power or in other words a specific method of thinking in order to create and make decisions. How to deepen scientific thinking in organizations is the main objective of the present article. It is assumed that in the era of information and knowledge, only organizations are successful which scientific thinking is deepened, developed and promoted in all their structures, strategies, policies, plans, missions, methods and approaches. The significant questions in this research include: Which levels of the organization should deepening scientific thinking cover? What are the most important grounds for deepening scientific thinking in organizations? The result of the present research is that deepening scientific thinking will be achieved by setting the grounds in basic dimensions of organizational structure, in which culture and permanent learning are the most important components, and providing the structural and semantic grounds of the organization.
خلاصه ماشینی:
سؤالات حائز اهميت در اين پژوهش عبارت اند از: عمق بخشي تفکر علمـي چـه سـطوحي از سـازمان هـا را بايـد دربرگيـرد؟ مهـم تـرين بسـترهاي زمينه ساز براي عمق بخشي تفکر علمي در سازمان ها کدام اند؟ نتيجه اجمالي اين تحقيـق ايـن اسـت کـه عمـق بخشـي تفکـر علمـي از رهگـذر بسترسـازي در ابعـاد زمينه اي ساختار سازماني، کـه مهـم تـرين و کليـديتـرين آن فرهنـگ و يـادگيري دائمــي اســت ، و فــراهم ســازي بســترهاي ســاختاري و معنــايي ســازمان حاصــل خواهد شد.
لذا براثر تحول و گسترش علم و دانش و نيز تخصصي شدن عرصه هاي علمي ، نيـاز به تفکر علمي و نوآوري فکري و همچنين افرادي که بتوانند افکار و ايـده هـاي جديـدي بـه مجموعه مديران و تصميم گيران در سازمان ها ارائه کنند، به ضرورتي اجتنـاب ناپـذير تبـديل شده است .
در غير ايـن صـورت بدون تحول در فرهنگ سازماني، رويه سازي تفکـر علمـي در سـازمان ميسـر نيسـت ؛ زيـرا فرهنگ سازماني مهم ترين عامل محرک در پس همه تحرکات سـازماني اسـت و باتوجـه بـه ميزان قدرت خود ميتواند در امر شکل دادن به نگرش و رفتار اعضاي سازمان تأثير بسـزايي داشته باشد ( ,Zareei &Jafar ٨٦ :٢٠٠٥) و ميتواند نقطه شروعي براي حرکت و پويايي يا مانعي در راه پيشرفت به شمار آيد (ر.
ازاين رو، يکـي از تجربيات موفق در عمق بخشي علم و تفکر علمي که مي تواند در سازمان هـا مـورد اسـتفاده قرار گيرد، راه اندازي کانون ها يا محفل هاي دانش است .