چکیده:
هدف: هدف از انجام این پژوهش مقایسه اثربخشی طرحوارهدرمانی و واقعیتدرمانی بر انعطافپذیری روانشناختی و خودتنظیمی هیجانی مربیان پیشدبستانی شهرستان شهرکرد بود. روش: جامعه آماری کلیة مربیان پیشدبستانی شهرستان شهرکردبودند که از بین آنها تعداد 45 نفر به صورت نمونهگیری در دسترس انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در 2 گروه آزمایش و1 گروه کنترل (هر کدام 15 نفر) گمارده شدند. ابزار اندازهگیری پژوهش شامل پرسشنامههای انعطافپذیری روانشناختی (بوند و همکاران، 2011) و خودتنظیمی هیجانی(مارس، 1983) بود که طی سه مرحلة پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری 3 ماهه تکمیل شد. دادههای به دست آمده با استفاده از تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر تحلیل شدند. یافتهها: نتایج نشان داد تنها طرحواره درمانی بر تعدیل میانگین نمرات انعطافپذیری روانشناختی تاثیر پایدار داشته است (05/0 >P)؛ ولی هر دو روش طرحواره درمانی و واقعیتدرمانی بر افزایش میانگین نمرات خودتنظیمی هیجانی تاثیر پایدار داشتند (05/0 >P). نتیجهگیری: نتیجه گیری شد که میتوان از دو روش طرحواره درمانی گروهی در درجة اول و از واقعیتدرمانی گروهی در درجة بعدی برای بهبود انعطافپذیری روانشناختی و خوتنظیمی هیجانی مربیان پیش دبستانی استفاده کرد.
Aim:The aim of this study was to compare the effectiveness of schema-therapy and reality-therapy on psychological flexibility and emotional self-regulation of preschool teachers in Shahrekord.Method: The statistical population was all preschool teachers in Shahrekord, from which 45 people were selected by available sampling and randomly assigned to 2 experimental groups and 1 control group (15 people each). The research measurement tools included questionnaires of psychological resilience (Bond et al., 2011) and emotional self-regulation (March, 1983) which were completed in three stages: pre-test, post-test and 3-month follow-up. Data were analyzed using repeated measures analysis of variance. Results:The results showed that only schema therapy had a stable effect on adjusting the mean scores of psychological flexibility (PConclusion:It was concluded that two methods of group schema therapy in the first place and group reality therapy in the second degree can be used to improve the psychological flexibility and emotional self-regulation of preschool teachers.
خلاصه ماشینی:
در پژوهش هاي مختلف تاثير اين درمان بر بهبود خودتنظيمي هيجاني(فيشر، اسموت و دلفابرو ٢٠١٦؛ دادمو، پانزير، کاپانسلو، کارمليتا و گروچي، ٢٠١٨؛ مرواريدي، شاملو، مشهدي و ليهي، ٢٠١٩)، بهبود انعطاف پذيري روان شناختي و تاب آوري (محمدي، طالب ، رضايي شجاعي و امامي رودي، ١٣٩٩؛ سيف حسيني، اسدي، ثناگو و خواجوند خوشلي، ١٣٩٨؛ باوق ، کاکس ، يانگ و کلي، ٢٠١٩)، ارتقاي بهزيستي اجتماعي و ادراک اعتماد اجتماعي در دانشجويان (صفارينيا و عزيزي، ١٣٩٨)، بهبود سرمايه روان شناختي (نصيري، شريفي، غضنفري و چرامي، ١٤٠٠)، کاهش باورهاي ناسازگار و افزايش کيفيت زندگي (خاشو، وان الفن ، هيجنن ـ کول ، آيوونس ، آرنتز و ويدلر، ٢٠١٩)تاييد شده است .
165 اثربخشي واقعيت درماني نيز بر کاهش باورهاي غيرمنطقي و بهبود سرسختي روان شناختي (عبديدهکردي، شريفي، غضنفري و صولتي، ١٣٩٨)، بهبود تنظيم هيجان (قريشي و بهبودي، ١٣٩٦؛ ميرارض گر، خلعتبري، اکبري و ابوالقاسمي، ١٣٩٩)و بهبود تنظيم شناختي هيجان ، تحمل پريشاني و انعطاف پذيري شناختي (مرادي، باباخاني، اميريمجد و جعفري، ١٣٩٨) تاييد شده است .
در معدود مطالعاتي که به صورت مقايسه اي انجام شده ، از جمله نصيري و همکاران (١٤٠٠) اثربخشي دو روش طرح واره درماني و واقعيت درماني بر بهبود سرمايه روان شناختي و مولفه هاي آن ، عليرضايي، فتحياقدم ، قمري و بزازيان (١٣٩٩ الف و ب ) بر کاهش تنيدگي و تنظيم هيجان و حسين زاده ، قربان شيرودي، خلعتبري و رحماني (١٣٩٩) بر بهبود انعطاف پذيري کنشي و کاهش پريشاني به يک اندازه گزارش شده است .