چکیده:
زمینه و هدف: با توجه به نقش انکارناپذیر مدیران و فرماندهان آموزشی نیروی انتظامی در ارتقاء و توسعه نیروی انسانی این نیرو، توانمندسازی آنان با نگاهی علمی و نظاممند اهمیت مضاعف پیدا میکند. بدین منظور پژوهش حاضر با نگرش سیستمی و جامع بهدنبال دستیابی به یک مدل فراگیر در زمینه توانمندسازی فرماندهان و مدیران آموزشی نیروی انتظامی است. روششناسی: پژوهش حاضر، اکتشافی و تفسیری و دارای رویکرد استقرایی است که تلفیقی از روشهای کیفی و کمی در آن استفاده شد. جامعه آماری پژوهش را فرماندهان و مدیران آموزشی نیروی انتظامی تشکیل دادهاند. نمونهگیری در هر دو بخش کیفی و کمی با استفاده از روش نمونهگیری قضاوتی و هدفمند صورت گرفت که در مرحله کیفی 14 نفر و در مرحله کمی برای آزمون دوجملهای 40 نفر و برای مدلسازی ساختاری تفسیری 10 نفر انتخاب شدند. پس از شناسایی عوامل از ادبیات و نهاییسازی آنها از طریق مصاحبه با خبرگان، فهرست نهایی عوامل از طریق دادههای پرسشنامهای و آزمون دوجملهای مشخص شد. در نهایت بهمنظور تحلیل تعاملات بین عوامل، از تکنیک مدلسازی ساختاری تفسیری و تحلیل میک مک استفاده شد. یافتهها: تعداد 15 عامل بهعنوان عوامل اصلی مؤثر بر توانمندسازی فرماندهان و مدیران آموزشی نیروی انتظامی شناسایی شدند که پس از تحلیل مدلسازی ساختاری تفسیری، تعاملات عوامل در شش دسته بهدست آمدند و در نهایت با تحلیل میک مک عوامل به چهار دسته خودمختار، وابسته، پیوندی و مستقل تقسیم شدند. نتایج: براساس یافتههای پژوهش، تمرکز بر عواملی که تأثیرگذاری بالایی بر سایر عوامل دارند میتواند تأثیر مضاعفی بر ارتقای توانمندی فرماندهان و مدیران آموزشی نیروی انتظامی داشته باشد. در این بین در دسترس قرار دادن منابع کافی و استفاده از نظام پاداشدهی مبتنی بر عملکرد و سازوکارهای انگیزشی، تأثیر بالایی بر ارتقای توانمندی دارد که در تصمیمگیریهای مدیریتی و بکارگیری سیاستهای سازمانی باید مدنظر قرار گیرند.
Background and Objectives: Considering the undeniable role of police officers and police commanders in promoting and developing the manpower of this force, their empowerment with a systematic and scientific viewpoint becomes more and more important. For this purpose, the present study aims at achieving a comprehensive model with a comprehensive and systematic approach in the field of empowerment of police and police commanders and managers. Methodology: The present study is exploratory and interpretive and has a deductive approach. A combination of qualitative and quantitative methods has been used. The statistical population of the study consisted of police commanders and educational managers. Sampling was done in both qualitative and quantitative sections using a judicious and purposeful sampling method. At qualitative stage 14, in the quantitative stage, 40 people were tested and 10 people were selected for interpretive structural modeling. After identifying the factors from the literature and finalizing them through interviewing the experts, the final list of factors was determined by questionnaire and binomial test. In the end, interactive structure modeling and Mick analysis were used to analyze the interactions between factors. Findings: 15 factors were identified as the main factors affecting the empowerment of police and police commanders. After analyzing structural modeling, factor interactions were achieved in six categories. Finally, by analyzing the factors, the factors were divided into four groups: autonomous, dependent, Linked and Independent. Conclusion: Based on research findings, focusing on factors that have a high impact on other factors can have a double impact on the empowerment of police and police training executives. In the meantime, the availability of adequate resources and the use of a reward system based on performance and motivational mechanisms have a great impact on empowerment that should be considered in management decisions and application of organizational policies.
خلاصه ماشینی:
تاکنون در زمينه توانمندسازي فرماندهان و مديران آموزشي نيروي انتظامي پژوهشي انجام نشده است که بتواند علاوه بر شناسايي عوامل تأثيرگذار بر توانمندسازي آنان ، مدل تعاملات اين عوامل را با هدف اولويت بندي آنها و کمک به سياست گذاري هاي اثربخش تبيين کند.
بنابراين با توجه به مطالب گفته شده و خلأهاي موجود در اين حوزه ، اين پژوهش در پي آن است تا پس از شناسايي عوامل مؤثر بر توانمندسازي فرماندهان و مديران آموزشي نيروي انتظامي ، ساختار تعاملات بين آنها را با هدف دستيابي به مدل توانمندسازي ارائه کند.
پيشينه پژوهش : يافته هاي پژوهشي که با عنوان الگوي توانمندسازي منابع انساني سازماني عقيدتي سياسي نيروي انتظامي انجام شده است نشان داد که فرهنگ سازماني شامل فضاي مناسب آموزش کارکنان ، عدالت در سازمان و امنيت شغلي ، به طور مستقيم در توانمندسازي کارکنان تأثير دارند (قرباني زاده ، شريعتي ، ولي پور و هاشمي ، ١٣٩٧، ص ٢٦١).
در پژوهشي که طالبيان و وفايي (١٣٨٨) با عنوان طراحي الگوي توانمندسازي منابع انساني در شرکت توزيع برق شيراز انجام دادند، نتايج آنان نشان داد که عوامل تفويض اختيار، کار گروهي ، آموزش هاي رسمي و چرخش شغلي ، به ترتيب از عوامل تأثيرگذار بر توانمندسازي کارکنان اين شرکت هستند.
با استفاده از عوامل شناسايي شده نهايي که ١٥ شاخص بودند، پرسشنامه اي طراحي و در اختيار ١٠ نفر از خبرگان قرار داده شد و درنهايت با استفاده از اين پرسشنامه ها و تکنيک مدل سازي ساختاري تفسيري ٦، الگوي توانمندسازي فرماندهان و مديران آموزشي نيروي انتظامي طراحي شد.