چکیده:
اقدامات آمریکا در اشکال جنگ نرم، سخت و ترکیبی و نیز سرمایهگذاری در این زمینهها در طول سالهای پس از انقلاب اسلامی، ج.ا.ایران را با تهدیدهای اساسی و هزینههای فراوان سیاسی، امنیتی، اقتصادی و...روبرو کرده است. تبیین سناریوهای اولویتدار دولت کنونی آمریکا میتواند کمک شایانی در جهت جلوگیری از غافلگیری در برابر سیاستهای سخت احتمالی آن کشور در برابر ج.ا.ایران بنماید؛ بنابراین هدف اصلی این تحقیق، تبیین و تحلیل راهبردهای آمریکا در دورۀ جو بایدن علیه ج.ا.ایران است؛ این پژوهش از نوع کاربردی و توسعهای است و به روش توصیفی-تحلیلی انجام گردیده و با استفاده از طراحی جداولی تحلیلی ناظر بر شرایط کاربست هر راهبرد، دادههای به دست آمده تحلیل شدهاند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهند که آمریکا به دنبال اقدام نظامی مستقیم با ایران نیست؛ بلکه مواردی مانند تداوم تحریم اقتصادی، امنیتی کردن موضوع ایران، کاهش مشروعیت داخلی و... از سناریوها و راهبردهای محتمل آمریکا علیه ج.ا.ایران در سال 2022 خواهد بود.
The US actions in the forms of soft, hard and combined arms warfare as well as investment in these fields during the years after the Islamic Revolution,has faced the Islamic Republic of Iran with major threats and also with many political,security,economical and social charges.Elaborating the current US government's scenarios priority can help to avoid surprising the I.R.Iran against the US government possible hard policies. Therefore, the main purpose of this study is to explain and analyze US strategies in Biden administration against the Islamic Republic of Iran. The research findings have been collected through a "Descriptive-Analytical" approach and in an applied-developmental manner, and the obtained data have been analyzed in pre-designed analytical tables on the applicative conditions for each strategy. The results of this study show that the United States does not seek direct military action against Iran, but actions such as continuation of economic sanctions, securing Iran issue, reducing domestic legitimacy and etc. will be among US possible scenarios and strategies against the Islamic Republic of Iran in 2022.
خلاصه ماشینی:
ا. ايـران بـه واقعـۀ سرنوشـت سـاز انقلاب اسلامي ١٣٥٧ بازميگردد که به واسطۀ آن ، آمريکا اصليترين متحد منطقه اي خود را از دست داد و جاي آن را کشوري گرفت که نه تنها معادلات منطقه اي از پيش تنظـيم شـده ابرقدرت غرب زمان را به هم ريخت ؛ بلکه رفته رفته خـود را بـه قـدرتي منطقـه اي تبـديل نمود تا جايي که تمام اهرم هـاي بـه کـار گرفتـه شـده در طـول بـيش از ٤٠ سـال گذشـته ، ناکارآمدي خود را به وضوح نشان دادنـد: ايجـاد درگيـريهـاي جداطلبانـۀ مـرزي، جنـگ تحميلي ٨ ساله ، تحريم هاي شديد و همه جانبۀ اقتصادي از سوي آمريکا، سازمان ملل متحد و اتحاديۀ اروپا به مدت بيش از ١٣ سال و پس از آن هم اتهام افکنيهاي بيمحابا و بيپايان در سه رأس مثلث تهديدات با عناوين حمايت از تروريسم ، عدم رعايت حقـوق بشـر و در نهايت تلاش براي دستيابي به سلاح هسته اي کـه البتـه در گـزارش منتشـر شـده از سـوي «برايان هوک» رئيس پيشين گروه اقدام عليه ايران ، رأس ديگـري از ايـن تهديـد بـا عنـوان «تهديدات زيست محيطي» نيز به آن اضافه شد و «مثلث تهديد» ايران را به «مربع تهديـدات » تبديل کرد.