چکیده:
در جوامعی که طبقات اجتماعی روی پای خود ارتزاق نمیکنند و بازیچهی دولتها هستند، از خود ارادهای نداشته و به اینسو و آنسوی قدرت کشیده میشوند و در نتیجه توانایی ابراز وجود و متحرک بودن خود را از دست داده و بازیچهی دست طبقهی بالادست خود خواهند شد. حال سؤال این است، طبقه متوسط چه تأثیری در ثبات یا بیثباتی در مدیریت بحرانهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی دارد؟ به نظر میرسد ثبات و یا بیثباتی سیاسی و اجتماعی و فرهنگی در بحرانها رابطه فراگیری با تقویت و یا تضعیف طبقهی متوسط در بطن جامعه داشته و دارد، در مواقعی که رشد اقتصادی مهیا بوده، طبقه متوسط تقویتشده و به دنبالان وضعیت عمومی و مشروعیت سیاسی را به دنبال داشته و درنتیجه ثبات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی نیز تقویتشده است. اما در مقاطعی که رشد و کارآفرینی اقتصادی و سیاسی تضعیفشده، نارضایتی گسترشیافته و تنشهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی را به دنبال خود داشته است. پژوهش فوق از طریق روش کیفی اسنادی و با رویکردی توصیفی تحلیلی ارائه میگردد، هدف میکوشد هم از منظر تئوریک، و هم بهصورت تجربی با رویکرد اقتصاد سیاسی و جامعهشناسی سیاسی وضعیت طبقهی متوسط در ایران و نحوهی تأثیرگذاری آن بر امنیت و ثبات سیاسی در کشور را دنبال نماید.
In societies where social classes do not live on their own and are the toy of governments, they have no will of their own and are drawn to this side and the other side of power, and as a result lose their ability to express themselves and be mobile and play with their hands. They will be upstairs. Now the question is, what effect does the middle class have on stability or instability in managing political, social and cultural crises? It seems that political, social and cultural instability or instability in crises is a pervasive relationship with the strengthening or weakening of the middle class in At the heart of society's economic growth has been the strengthening of the middle class, followed by the general state of affairs and political legitimacy, and the consequent strengthening of political, social, and cultural stability. Weakened politics, widespread discontent, and political, social, and cultural tensions follow Is Eshete. The above research is based on qualitative method and information retrieval through available documents and data discussed with descriptive-analytical approach. Data collection and data have been collected using existing documents and through the library and the Internet. It is the relationship between the middle class and political stability and public and social welfare and tries to examine the situation of the middle class in Iran both theoretically and experimentally with the approach of political economy and political sociology and how it affects Follow security and political stability in the country.
خلاصه ماشینی:
آسيب شناسي، جامعه شناختي و جرم شناختي از نقش طبقه متوسط در مديريت بحران هاي سياسي و اجتماعي و فرهنگي جامعه در دوره زماني بن بست برجامي دولت دوازهم تا اميد به گشايش در دولت سيزدهم سيدمحمدرضا موسوي فرد ١ 2 محسن جمشيدي تاريخ دريافت :١٤٠٠/١٠/١٩ تاريخ پذيرش :١٤٠٠/١٢/٢٨ چکيده در جوامعي که طبقات اجتماعي روي پاي خود ارتزاق نمي کنند و بازيچه ي دولت ها هستند، از خود اراده اي نداشته و به اين سو و آن سوي قدرت کشيده مي شوند و در نتيجه توانايي ابراز وجود و متحرک بودن خود را از دست داده و بازيچه ي دست طبقه ي بالادست خود خواهند شد.
١- شرح و تبيين بحث : در تعريف تجديد در ايران چنين آمده است ؛ روياوريي جامعه ايراني در آغاز قـرن نـوزدهم مـيلادي بـا کشورهاي غربي يک دستاورد مشخص داشت که آن را به تجدد تعريف کرده اند، اين فعل و انفعـالات سـبب شد جريانات مشخصي به وجود آيد که تحت عنوان (نوسازي) مـيداننـد، ايـن امـر بـدوا در قالـب اسـتخدام رويکردهاي نظامي و تاکتيکي صرف بوده ، اما با مرور زمان اين پديده نوين به سـاير بخـش هـا نيـز از جملـه حوزه هاي سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي نيز تسري پيـدا کـرده اسـت ، باعـث بـروز و ظهـور گـروه جديدي در ايران شده است ، که بعدها طبقه ي متوسط جديد خوانده شد.
48Different Political Cultures 20 ٨- ايران و طبقه متوسط جديد: ايران باوجود حکومت هاي متمرکز متعدد و ساختار جامعه پراکنده و نيز نقش ايدئولوژي به عنـوان عامـل مشروعيت بخش حکومت هاي سلطنتي، توسعه سياسي بـا تـأخير از حـدود صدسـال پـيش در انديشـه هـاي متفکران و عالمان سياست مطرح شد.