چکیده:
تلعب الدّافعية دوراً محوريّاً في حياة كلّ فرد ومثابرته على إنجاز عملٍ ما. تحدّد الدافعية نوعيّة سلوك الفرد ونتيجة جهوده المبذولة في كلّ مراحل الحياة. انطلاقاً من هذا، لا یبادر الإنسان إلى عملية، إلّا أن تختفي وراءها دافعية وحافز وهدف. ومنها العمليات التعلّمية لاسيّما تعلّم اللّغة الثانية.حاولت هذه المقالة معرفة أثر الدافعية بالنسبة إلى تعلّم اللّغة العربية كلغة ثانية لدى طلبة مرحلة البكالوريوس بالجامعات الحكومية في إيران وكذلك كشف العوامل المختلفة التي تؤثر على هذا الأمر. عالجت الدراسة نظرية «نظام التحفيز الذاتي» لدورنية. وللتعرف على العوامل المحفزة قد تمّت دراسة ستة عشر متغيراً من هذه النظرية. واستخدمت الاستبانة التي صمّمها دورنيه وتاجوشي (2010) كأداة لهذه الدراسة. تكوّنت عينة الدراسة من 1107 طلاب وطالبات في مرحلة البكالوريوس و هم دخلوا الجامعة خلال سنوات 1399-1396 .(2017-2020)اعتمد البحث على المنهج الوصفي- التحليلي وكذلك المنهج المسحي. وتم استخدام برنامج SPSS لتحليل البيانات وبرنامج AMOS لتصميم النمذجة الهيكلية للعلاقة بين المتغيرات. توصّلت الدراسة إلى أنّه وفقًا للنتائج التي تمّ الحصول عليها في مصفوفة ارتباط بيرسون، فإن عوامل «الاتجاهات تجاه تعلّم اللّغة العربية» و«ذات اللّغة الثانية المثالية» و«أداة الترويج» و«الاتجاهات نحو الثقافة ومجتمع اللّغة العربية» هي أكثر ارتباطاً إيجابياً مع عامل «الجهد المقصود» على التوالي. وتلقّى عامل الجهد المقصود التأثير الأكثر مباشرة من متغير «ذات اللّغة الثانية المثالية» وتعود آثاره الأخرى إلى متغير «الاتجاه نحو تعلّم اللّغة العربية».
انگیزه در زندگی هر فرد نقش اساسی دارد و به عبارتی، تاش و پشتکار وی برای انجام
هر کاری محسوب می شود. انگیزه، تعیینکننده کیفیت رفتار فرد و نتیجه تاش او در تمام
مراحل زندگی است. بر این اساس، انسان هیچ فرایندی را اغاز نمیکند، مگر اینکه
انگیزه، محرک و هدفی در پس ان نهفته باشد و یادگیری زبان دوم ازجمله این فرایند ها به
شمار می رود. در این مقاله سعی شده است تا تاثیر انگیزه یادگیری زبان عربی، بهعنوان
زبان دوم، در بین دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاههای دولتی ایران سنجیده شود و
عوامل مختلف اثرگذار بر این امر اشکار شود. این مطالعه بر اساس نظریه «سیستم
خودهای انگیزشی » دورنیه انجامشده است؛ بنابراین برای شناسایی عوامل انگیزشی، شانزده
متغیر این نظریه موردبررسی قرار گرفت؛ و از پرسشنامه طراحیشده دورنی و تاگوچی
) 2010 ( بهعنوان ابزار پژوهش استفاده گردید. نمونه پژوهش شامل 1107 نفر از دانشجویان
مقطع کارشناسی است که طی سالهای 1399 - 1396 وارد دانشگاه شده اند. روش پژوهش
توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. سپس دادهها با نرمافزار SPSS مورد تجزیهوتحلیل قرار
گرفت و مدل ساختاری روابط بین متغیرها نیز با نرم افزار »AMOS« طراحی شد. با توجه
به نتایج بهدستامده در ماتریس همبستگی پیرسون، عامل تاش هدف به ترتیب بیشترین
همبستگی مثبت را با متغیر های نگرش نسبت به یادگیری زبان عربی، خود ارمانی زبان
دوم، مشوق های ابزاری و نگرش به فرهنگ و جامعه عربی دارد. تاش هدف، بیشترین تاثیر
مستقیم را از متغیر خود ارمانی زبان دوم داشته است و مابقی تاثیرات مستقیم ان، ناشی از
متغیر نگرش به یادگیری زبان عربی است.
Motivation plays an essential role in every person’s life to persevere and do a job. It determines the quality of behavior and the result of one’s efforts at all stages of life. Accordingly, a man does not start an activity unless there is incentive, motivation, and purpose behind it. This applies to learning processes, especially second language learning. This article tries to study the effect of motivation in learning Arabic as a second language among undergraduate students at Iranian public universities based on the theory of ‘internal self-motivation system” and using two descriptive-analytical and survey approaches, also identify the various factors affecting this. To identify motivational factors, sixteen variables of this theory have been studied. The tool of this research is a questionnaire designed by Dorney and Taguchi (2010). The research sample includes 1107 male and female undergraduate students who entered the university during the years 2017-2020. SPSS software was used to analyze the data. Structural model design and relationship detection between variables was based on Amos software. Finally, this study points out that according to the coefficients obtained in the Pearson correlation matrix, the factors of attitude towards learning Arabic ideal second language self-instrumental incentives and “attitude to Arabic culture and society” have the highest positive correlation with the target effort variable, respectively. The target effort variable has received the most direct impact from its ideal language variable, and the rest of its direct effects are due to the attitude to learning Arabic variable.