چکیده:
رمان نوجوان، قلمرو مواجههی نوجوان با موقعیت، مفاهیم و مضامینی است که گاه در پیوند با اقتضای سنی او و گاه تجربههایی نابهنگام قرار میگیرد. رمان زیبا صدایم کن نوشتهی فرهاد حسنزاده، روایت تلاش نوجوانی برای غلبه بر وضعیتی ناخواسته است. کریستوا در نظریهی سرپیچی، مواجههی امر نشانهای و امر نمادین را در کردار خلق اثر و کردار تفسیر اثر، در متنهای ادبی و نیز در جامعهی نمایش، مطرح میکند. این پژوهش با رویکردی توصیفیتحلیلی و مبتنیبر نظریهی سرپیچی کریستوا و دیگر آرای وی که در پیوند با این نظریه هستند، به تفسیر و تحلیل این رمان میپردازد. در این رمان، امر نمادین و امر نشانهای بهترتیب در روزنامه و داستان که پیوندی بینامتنی دارند، نمود یافتهاند. «زیبا» شخصیت نوجوان رمان که در پرورشگاه زندگی میکند، میکوشد با تخطی در مقابل جامعهی نمایش که خانه و هویت را از او سلب کرده است، امر نمادین را نقض کند؛ اما این عصیان سرانجام در سطحی دیگر با ورود نویسنده به داستان، با گسست امر نمادین و بازگشت به امر نشانهای، در هیات ادبیات بهمثابه خانه و هویت و بیزمانی، محقق میشود.
Young adult novels are the realm of adolescent encounters with situations, concepts, and themes Which is sometimes related to her age and sometimes untimely experiences. "Call me Ziba" is a novel written by Farhad Hassanzadeh, which shows a teenage girl trying to overcome an unwanted situation..In revolt theory, in textual action and social action, Kristova discusses the encounter of the semiotic and the symbolic in literary texts as well as in the entertainment society..This research interprets and analyzes the novel with a descriptive and interpretive approach based on Kristova's theory of revolt and other opinions that are related to this theory..In this novel, the semiotic and the symbolic are expressed in newspapers and stories, which have an intertextuality link, respectively.."Ziba", the novel's teenage character who lives in an orphanage, tries to revolt against the society of the entertainment, which has deprived her of her home and identity.Rebellion against the symbolic, but this rebellion is finally realized on another level with the author entering the story, breaking the symbolic and returning to the semiotic, in the literature as a house, identity and immortality .
خلاصه ماشینی:
«زيبا» شخصيت نوجوان رمان که در پرورشگاه زندگي ميکند، ميکوشد با تخطي در مقابل جامعه ي نمايش که خانه و هويت را از او سلب کرده است ، امر نمادين را نقض کند؛ اما اين عصيان سرانجام در سطحي ديگر با ورود نويسنده به داستان ، با گسست امر نمادين و بازگشت به امر نشانه اي، در هيأت ادبيات به مثابه خانه و هويت و بيزماني، محقق ميشود.
مقدمه کريستوا نظريه پرداز پساساختگرا، دو کارکرد يا دو وجه دلالت گر نشانه اي و نمادين (در پيوند با زبان و تن ) را براي تحليل تجربه هاي پيچيده و انتزاعي در زبان ادبي مطرح ميکند که ديالکتيک ميان اين دو، باعث شکل گيري فرايندي دلالتي است .
آفرين (١٣٩٩) در مقاله ي «معناکاوي اثر ورود مسيح به بروکسل : شمايل مسيحي يا سرپيچي از آن ؟» در پي آن است که نشان دهد شمايل ورود مسيح به بروکسل ، بازنمايي کتاب مقدس نيست ؛ بلکه خروج و سرپيچي است و براي توضيح اين مطلب نظريه ي کريستوا درباره ي امر نشانه اي، امر نمادين ، معنازايي، بينامتنيت و انواع سرپيچي را مطرح ميکند.
از اين رو، امر نشانه اي را در پيوند با زن و در تقابل با زبان مردسالار به مثابه سرپيچي ميآورد؛ «امر نشانه اي از ساختارهاي مرسوم زبان مردسالار و زبان نمادين فاصله ميگيرد و به سوي قلمروي سيال بازي واژگان ، تداعي و بيمعنايي، حرکت ميکند» (مکاريک ، ١٣٨٤: ١١٣) يا به تعبيري ديگر «جنبه ي سرکوب شده و زنانه ي زبان که هميشه آماده ي ازهم گسيختن يا برانداختن نظام نمادين است » (گرين و لبيهان ، ١٣٨٣: ٣٥٥).