چکیده:
نام استر و مردخای در ادبیات نامی است که مخاطب نسبت بدان کنکاوی دارد و درصدد آگاهی از چه و چونی آن است. همین انگیزه باعث این مطالعه گردید. با توجه به نقلهای مختلف تاریخی در دوران خشایارشا هخامنشی بین ملکه و وزیر خشایارشا و مردخای اتفاقاتی افتاد که منجر به قتلعام تعداد زیادی از مردم ایران شد، بنا به بعضی روایتها توطئه وزیر (هامان) برای کشتن یهودیها بینتیجه ماند و ملکه استر و مردخای با خام کردن پادشاه، باعث اعدام وزیر و قتلعام ایرانیان شدند. و یهودیان آن روز را بهخاطر نجات جشن گرفتند و ریشه عید پوریم از همین رویداد است. داستانهای ضد و نقیض بسیاری درباره این اتفاقات وجود دارد که با توجه به مدارک موجود صحت تاریخی آن مورد تردید است. هدف از این پژوهش، مطالعۀ نسبتا جامع و دستیابی به اطلاعات قانعکننده در بارۀ استر و مردخای بود که این تحقیق به روش کتابخانهای-توصیفی و با مراجعه به منابع معتبر و فیشبرداری اولیه شکل گرفت. از منابع مورد مطالعه چنان برمیآید که معمولا درمورد واقعیت تاریخی این داستان، شک و تردید وجود دارد.
خلاصه ماشینی:
تاریخ دقیق نگارش کتاب استر نامشخص است اما از نظر جمع کثیری از محققین، نگارش کتاب اندکی بعد از سقوط هخامنشیان، احتمالا در دوره اشکانیان و حدود سه قرن پیش از میلاد مسیح بوده است،کاتب و راوی کتاب نیز مجهول است اما گفته میشود که توسط مردی از میان اقلیّت یهودی ایران و بابل نوشته شده است()اما محمود جعفریدهقی، استاد گروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران، معتقد است که این کتاب در زمان هلنیسی(یونانی مآبی) و حاصل تلقی و برداشت فکری یونانیان و دشمنی آنان با شاهان هخامنشی است(جعفری دهقی؛بازشناسی منابع و مآخد تاریخ ایران باستان).
هامان باخبر می شود که مردخای مردی یهودی است و خشم او چند برابر می شود و تصمیم می گیرد نه تنها مردخای بلکه تمام یهودیان ساکن ایران را از میان بردارد؛ او از نفوذ و تأثیر خود بر شاه استفاده میکند و حکمی با مهر پادشاه به تمام ایالات ایران می فرستد که در آن حکم دستور داده شده بود که تمام یهودیان، زن و مرد، پیر و جوان در روز سیزدهم ماه آذار قتل عام شوند و دارایی آنها به غنیمت گرفته شود.
(شاکت،1998/655 الی 675) به گفته مک کولوگ شاید ذراتی از حقیقت در پشت داستان استر باشد ولی کتاب در وضع حاضرش دارای اشتباهات و تناقضاتی است که باید به عنوان یک افسانه تاریخی (نه روایت تایخی) قلمداد شود، نام همسر خشارشا به استناد هرودت، آمستریس دختر اتانس بوده در حالی که هیچ اثری از وشتی یا استر در تاریخ هرودت نیست.