خلاصه ماشینی:
"شاعری که با شعر به طور جدی درگیر است،از زندگی با تعریف معمولش به طور کلی ساقط میشود و تمام توش و توان روحی و حتی جسمی خویش را صرف شعری میکند که وجودش را قبضه کرده است؛این در حالی است که حاصل تمامی هنرها قابل عرضه و فروش است اما بهای شعر شاعران اگر اهل ذوقی آن را بشنود تنها گفتن یکی دو تا احسنت است و بس؛همهء هنرمندان تشکلهایی دارند که از حقوق مادی و معنوی آنها دفاع میکند و این در حالیست که شاعران پراکندهترین جمع فرهنگی کشور هستند و هیچ تشکل و سازمانی ندارند.
جنجالهایی که اگر هم سر سوزنی حقیقتی در آن نهفته باشد باید در درون جمع خود دوستان شاعر مطرح شود،نه به عرصهء روز نامهها و مطبوعات کشانده شود و موجبات بیاعتباری شعر و شاعران در نگاه مردم و مسئولین فرهنگی کشور را فراهم آورد."