چکیده:
سیاست مدیریت بدهیهای دولت عمدتاً مبتنی بر ابزارهای بازار سرمایه است. تحت این سازوکار، منابع راکد و غیرمولد مالی برای سیاستهای مالی ضدچرخهای استفاده میشود. اما سیاست مذکور در ایران عمدتاً مبتنی بر منابع مولد نظام بانکی و نهادهای غیرسپرده-پذیر است و بازار سرمایه به صورت منفعل از این سیاستها متاثر میشود. این مساله میتواند به ناکارایی سیاستهای مدیریت بدهی-های دولت و بیثباتی بازار سرمایه منجر شود. بر این اساس، در این مطالعه اثرات مستقیم و غیرمستقیم انواع بدهیهای دولت بر بازار سهام ایران با روش SVAR طی دورهی زمانی 1q:1384- 4q:1395 بررسی شد. نتایج نشان داد اثرات بدهیهای دولت بر بازار سهام عمدتاً به صورت غیرمستقیم و از کانال متغیرهای اقتصادی است. به طوریکه افزایش نرخ ارز حقیقی، نسبت قیمت کالاهای غیرقابلتجارت به قابلتجارت و سطح عمومی قیمتها تاثیر منفی و افزایش GDP تاثیر مثبت بر قیمت حقیقی سهام دارد. متغیرهای مذکور نیز به صورت معناداری از انواع بدهیهای دولت متاثر میشوند. از بین بدهیهای دولت صرفاً بدهی دولت به نهادهای غیرسپردهپذیر تاثیر مستقیم و معناداری بر قیمت حقیقی سهام دارد. بر اساس این نتایج، بازار سرمایه به صورت منفعل از نحوهی مدیریت بدهیهای دولت متاثر میشود. حال آنکه توسعه اوراق بهادار اسلامی دولتی در چارچوب بازار سرمایه کشور از یکسو، مدیریت بدهیهای دولت را انعطاف پذیر میکند و پیامدهای نامطلوب آنها را حداقل میکند؛ از سوی دیگر، به شرط توجه به ظرفیت بازار سرمایه در میزان و زمان انتشار اوراق بهادار دولتی و همچنین منضبط بودن دولت در تسویه اوراق، به توسعه بازار سرمایه کمک خواهد کرد.
The government debt management policy is mainly based on capital market instruments. Under This mechanism, frozen and unproductive resources used for countercyclical fiscal policies. Nevertheless, the policy in Iran is mainly based on funds of the banking system and Nondepository Institutions, and capital market is passively influenced by it. This could lead to inefficiencies in government debt management policies as well as the volatility of the capital market. so, this study investigated direct and indirect effects of various Iranian government debt on stock market by using SVAR during 2005:q2-2016:q2. The results showed that effects of government debt on stock market are mostly indirectly and through channel of economic variables. As real exchange rate, ratio of price of non-trade goods to trade and general level of prices has a negative effect and an increase in GDP has a positive effect on real price of the shares. These economic variables also significantly affected by government debts. Among types of government debt, only government debt to Nondepository institutions has a direct and significant effect on real price of shares. Based on these results, capital market is passively influenced by the government debt management, while development of government financial instruments in framework of capital market leads to 1) government to get flexible in itself debt managment and minimizes undesirable it’s outcomes, 2) it will contribute to the development of the capital market, if the capital market capacity is considered at issuance of government securities, and also government is disciplined in Settlement of securities.
خلاصه ماشینی:
23 Liquidity Channel of Government Debt الف ) اثرات بدهیهای دولت بر متغیرهای اقتصادی یلدان (١٩٩٧ ,Eldan) با شبیه سازی CGE نشان داد که تأمین مالی کسری بودجه از طریق بدهی (اوراق قرضه ) و پولی کردن آن اثرات منفی قابل توجهی بر روی اقتصاد کلان ترکیه دارد.
در این مطالعه بردار Yt شامل متغیرهای بدهی سرانه دولت به بانک مرکزی (Ldcbp)، بدهی سرانه دولت به شبکه بانکی(Lddepp)، بدهی سرانه دولت به نهادهای غیرسپرده پذیر (Ldndepp)، نرخ ارز حقیقی (Lrexch)، نسبت قیمت کالاهای غیرقابل تجارت به قابل تجارت 29 Unidentified (Lpntpt)، شاخص قیمت کالاها و خدمات مصرفی به سال پایه ١٣٨٣ (Lcpi)، تولیدناخالص داخلی به ازای نیروی کار به قیمت ثابت ١٣٨٣ (Lgdpl) و شاخص قیمت کل سهام به قیمت ثابت ١٣٨٣ Lpsrt (نسبت شاخص کل قیمت سهام به CPI) است (کلیه متغیرها به فرم لگاریتم طبیعی وارد مدل شده اند).
در مجموع در دوره - ی خیلی کوتاه مدت (فصل اول بعد از شوکهای بدهی دولت ) به ترتیب ١٢/٦٥٢٤، ٣/٦١٩٤، ٢٣/٥٠٣٥، ٢٥/٣٤٧٤ و ١٣/٣١٢٩درصد از تغییرات متغیرهای نرخ ارز حقیقی، نسبت قیمت کالاهای غیر قابل تجارت به قابل تجارت ، سطح عمومی قیمت ها، تولیدناخالص داخلی و قیمت حقیقی سهام توسط انواع بدهیهای دولت به نهادهای مختلف اقتصادی توضیح داده میشود.
بطوریکه انواع بدهیهای دولت منجر به تغییر نرخ ارز حقیقی، نسبت قیمت کالاهای غیرقابل تجارت به قابل تجارت ، سطح عمومی قیمت ها و تولید ناخالص داخلی میشود و این متغیرها نیز قیمت حقیقی سهام را متاثر میکنند.
بر اساس نتایج فوق ، تامین مالی بدهیهای دولت از بانک مرکزی، شبکه بانکی و نهادهای غیرسپرده پذیر به صورت مستقیم و غیرمستقیم منجر به تغییر و نوسان قیمت حقیقی سهام در بازار بورس اوراق بهادار میشود.