چکیده:
جهان در قرن بیستم شاهد دو جنگ بزرگ جهانی بود که در تاریخ بینظیر است. در این دو جنگ که سهمناکترین جنگهای تاریخ است، تقریبا تمام کشورهای جهان، شرکت داشتهاند که هنوز اثرات آن در زندگی ملتها، باقی است. جنگهای جهانی اول و دوم نقش عمدهای در مسیر صعود و افول قدرتها و پیدایش کشورها و نظامهای جدید و از بین رفتن برخی کشورها داشته است. در این میان عملیاتهای دریایی با توجه به تاثیرگذاری موثر در برخی از مقاطع حساس جنگ، از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف پژوهش پاسخ به پرسش اصلی تحقیق «نقاط اشتراک و افتراق عملیاتهای دریایی جنگهای جهانی اول و دوم با تاکید بر اصول جنگ چیست؟» میباشد. پژوهش حاضر از نوع تاریخی و از نظر روش با رویکرد کیفی و از نوع تطبیقی است. دادههای پژوهش به شکل کتابخانهای و ترکیبی از منابعی چون کتاب، مجلات و منابع اینترنتی گردآوری شده است. نتایج تحقیق نشانگر آن است که تمرکز عملیاتهای دریایی جنگ جهانی اول بر اصل غافلگیری و تمرکز عملیاتهای دریایی جنگ جهانی دوم بر تمرکز قوا قرار داشته است. با توجه به عدم بکارگیری تجهیزات پیشرفته نظیر رادارها در جنگ جهانی اول، کشورهای متخاصم بیشتر بر غافلگیری طرف مقابل تاکید داشتند. در عملیاتهای دریایی جنگ جهانی دوم، کشورهای متخاصم حداکثر توان خود را برای ضربه زدن به طرف مقابل با بکارگیری حداکثر توان بکار میگرفتند. با توجه به تشکیل فرماندهیهای مرکب در بین متفقین و لزوم هماهنگی یگانهای شرکت کننده در رزم دریایی، اصل وحدت فرماندهی نقش تعیین کنندهای در جنگها داشته است
The First and Second World Wars played a major role in the rise and fall of powers and the emergence of new countries and systems and the destruction of some countries and systems. Among these, naval operations have a special place and importance due to their effective impact in some critical periods of the war. The purpose of this study is to answer the main question of this research: What is the emphasis on the principles of war? "is.present research has been done in terms of applied purpose and method with a qualitative and comparative approach. Based on this, the data of study have been collected in the form of a library to analyze the naval operations of the First and Second World Wars and compare the differences and similarities. The results of the research show that the focus of World War I naval operations was on the principle of surprise and the focus of World War II naval operations was on the concentration of forces. Due to the lack of use of advanced equipment such as radars during World War I, the warring countries placed more emphasis on surprising the other side. In World War II naval operations, warring nations used their maximum power to strike the other side with maximum power. this principle, due to the formation of composite commands among the Allied countries and need for coordination between units, the use of principle of unity of command has played an important role in continuing the battles.
خلاصه ماشینی:
جدول (١) عمليات هاي دريايي منتخب جنگ هاي جهاني اول و دوم جنگ , نام عمليات دريايي , تاريخ , طرفين جنگ , عمليات دريايي خليج هلي گولاند , ٢٨ اوت ١٩١٤م , ناوگان آلمان و انگليس , عمليات دريايي امدن , اوت تا نوامبر ١٩١٤م , ناوگان آلمان و انگليس و استراليا , عمليات زير دريايي آلمان , اکتبر تا سپتامبر ١٩١٤م , ناوگان آلمان و انگليس , عمليات دريايي جزاير فالک لند , ٨ دسامبر ١٩١٤م , ناوگان آلمان و انگليس , عمليات دوگربانک , ٢٤ژانويه ١٩١٥م , ناوگان آلمان و انگليس , عمليات دريايي داردانل و گاليپولي , ١٩ فوريه تا ١٨ مارس ١٩١٥م , انگليس و فرانسه و عثماني , عمليات ژوتلند , ٣١ مه ١ ژوئن ١٩١٦م , ناوگان آلمان و انگليس , عمليات ديپ , اوت ١٩٤٢ , ناوگان متفقين (آمريکا، شوروي، انگلستان و ٢٣ کشور ديگر) و ناوگان متحدين (آلمان ، ژاپن و ايتاليا) , عمليات اورلورد (نرماندي) , ٦ ژوئن ١٩٤٤ م , ناوگان متفقين (آمريکا، انگلستان و کانادا) و نيروهاي آلمان مستقر در سواحل فرانسه , نبرد فيليپين , ٢٣ اکتبر ١٩٤٤م , ناوگان آمريکا و ژاپن , پرل هاربر , هفتم دسامبر 1941, ناوگان آمريکا و ژاپن , عمليات ميدوي , ٤ ژوئن ١٩٤٢م , ناوگان آمريکا و ژاپن , عمليات درياي مرجان (کورال سي) , مي ١٩٤٢ , ناوگان آمريکا و انگليس و ژاپن , عمليات اقيانوس اطلس (جنگ زيردريايي) , مارس ١٩٤٣ , ناوگان آلمان و انگليس مباني نظري و ادبيات تحقيق مطالعه تطبيقي تطبيق و مقايسه به عملي اطلاق ميشود که در آن دو يا چند پديده در کنار هم قرار داده شده و به منظور يافتن وجوه اختلاف و تشابه ، مورد تحليل قرار داده ميشوند(ذاکر صالحي، ١٣٩٦: ٨٣).