چکیده:
فریبا وفی به عنوان یک نویسنده واقعگرا شناخته میشود؛ به شکلی که شخصیّتها، حوادث فرعی و اصلی، گفتوگوها، فضاسازی و دیگر عناصر داستانی آثار او در خدمت مکتب رئالیسم هستند. وفی به عنوان یک نویسندة برجسته سعی میکند با در نظر گرفتن مسائل و مشکلات انسانهای جامعهای که خود در آن زندگی میکند، شخصیّتها و دیگر عناصر داستانی خود را پدید آورد. شخصیّتها و بهخصوص قهرمانان داستانهای وفی مانند آثار رئالیستی (که نه بر روی «فرد»، بلکه بر روی «اجتماع» تمرکز دارد)، فردی مشخّص، غیرعادی یا عجیب «متفاوت با اشخاص معمولی» نیست. بلکه قهرمان داستانهای آثار او «فرد» ی از طبقهی متوسّط یا کارگر است که تب و تابهای درون او همان دغدغههای انسان معاصر است. درونمایة آثار فریبا وفی را مسائلی مانند: بحران هویّت، وضعیّت زنان در جامعة مرد محور، فقر اقتصادی و فرهنگی و… شکل میدهند. آثار عموما روایتگر احساسات و عواطف و افکار، ناکامیها، شادیها و لذّات، دلتنگیها و افسردگیهای زنان است. در واقع، وفی در نگارش آثار خود پایبند عناصر سبک رئالیسم است و شخصیّتها، نوع روایت، حوادث و تمامی ارکان داستانی آثار او را میتوان از این منظر بررسی نمود. از این نظر، پژوهش حاضر به بررسی عناصر اجتماعی در سه رمان برجستة فریبا وفی («پرندة من»، «ترلان» و «رویای تبّت») میپردازد. در پژوهش حاضر از روش اسنادی و کتابخانهای استفاده شده است. این روش در شاخة روشهای غیرمزاحم و غیرواکنشی قرار میگیرد.
Fariba Wafee is considered as a realistic writer. Her characters and first and secondary incidents , dialogues, space preparation and etc…. are in the service of realistic school. Wafee, as a distinguished writer, tries to create the problems of society in which she herself lives. Her characters, specifically the heroes of her stories, are relied not on individuals but on the community. They are not abnormal, strange or different from an ordinary man but are arisen from middle labor class whose problems are just like a contemporary man. The themes of Wafee’s works form the problems like crisis, the situation of women in a patriarch society, cultural and economical deficiencies. Her writings, generally, indicate the senses, emotions, thoughts, failures, joys, pleasures, sadness and women depression. In reality, in writing her works, Wafee, is bound to the light realistic elements and the characters, the kind of narratives, incidents and all of her columns of her stories can be surveyed from this point of view. This research deals with the studying of social elements in the three novels of “ My bird “ , “ Tarlan “ and “ The Dream of Tabbat “. The documentary and library methods have been used in this paper which can be considered non-troublesome and non-reactive manners.
خلاصه ماشینی:
هويت زنانه برخي پژوهشگران ، فريبا وفي را «روايتگر هويت هاي خدشه دار شدة زنان طبقۀ متوسط ميدانند و الحق چنين است ؛ زناني که همچنان در حال مبارزه اند؛ با اين حال زنـان داسـتان هـاي او چهـار گونه اند؛ زناني که شرايط را پذيرفته اند، منفعل شده اند و به جاي تلاش براي تغييـر، خـود را وفـق داده اند؛ زناني که براي تغيير تلاش ميکنند و موفق نميشوند؛ زناني کـه آگاهانـه شـرايط را بهتـر ميکنند و سر آخر، زناني که ناآگاهانه و در پي تغيير و تحولات جامعه حرکت ميکنند».
ولي قبل از آن هزار کار ديگر بايد با آن پول بکنم »، (همان : ٣٧) او به قدري تمرکزش روي عمل زيبايي است که توجهي به سـر و وضع خود ندارد، تا جايي که خواهرش به او گوشزد ميکند که «قبل از عمـل بهتـر اسـت چنـد دست لباس براي خودت بخري و اين لباس هاي عهد ساساني را در بياوري».
(فتوحي، ١٣٩٢: ٤) وفي هرجا ديالوگي از شخصيت ها را در داستان پرندة من به قلم آورده ، لفظ و بيان هر شـخص را عينا داخل گيومه نوشته است ؛ حتي گفته هاي خود را نيز (در نقـش راوي) در مقـام گفتگـو، بـه شکل محاوره ميآورد: «محله مثل جعفر عشقي شده است که عينک آفتابي ميزند و موهايش را به بالا شانه ميکند ولي کفش هايش هميشه پاره است » (وفي، ١٣٨١: ٨).