چکیده:
اهداف: تدوین الگوی یکپارچه مشاوره در باب رشد با تاکید بر نحوه مواجهه با فرایند زمان و مسئولیت وجود در تناسب با افق فکری مراجع در فرهنگ اسلامی هدف این پژوهش است که براساس تاکید بر روانشناسی فرهنگی ضرورت مییابد. روش: روش این پژوهش استفاده از هرمنوتیک کلاسیک شلایرماخر است که با بررسی گام به گام نظریات منتخب در نهایت به یکپارچه سازی آنها اقدام شده است و در قالبی متناسب با اندیشۀ اسلامی درآمده است. شیوه تفسیر در این روش با استفاده از ویژگیهای دستوری و فنی متن انجام گرفته و در قالب تفاسیر جزئی و کلی طبقه بندی شده است. الگوی ادغامی حاصله با شیوۀ منطق استقرایی و قیاسی در نهایت در نگرشی کاربردی و عملی ضمن دارا بودن مبانی و اصول به هدف، فنون و فرایند درمانی پرداخته است. یافتهها: یافتهها نشان میدهد که مبانی الگوی شکل گرفته شامل مبنای کمال با اصول (تضاد، میل به کمال، عاملیت، سلسله مراتب وجود، خدمت رسانی، قاعده مندی و آفرینش مداوم و جهت مندی و هدفمندی)؛ مبنای وحدت با اصول (مکملیت، اتصال اجزاء، پذیرش و یکپارچگی، حقیقت ثابت، تغییر ناپذیری قواعد و علیت هستی، تعادل و سازگاری)، مبنای جاودانگی با اصول (میل بازگشت به مبدا، مکان مندی، زمانمندی وجود، یکپارچگی زمانی، مرگ، چرخش وجودی)؛ مبنای هدفمندی با اصول (رهبری، قدرت خلق، اداره و تداوم هستی، جامعیت) میباشد. که متناسب با مبانی و اصول دارای هدف غایی، فنون و فرایند درمانی میباشد. نتیجهگیری الگوی یکپارچه رشدی در تلفیق با افق اسلامی به شیوۀ هرمنوتیک الگویی نوین است که میتواند در ایجاد تناسب با بنیانهای فکری مراجع کارآمد باشد و بدون ایجاد گفتمانهای متضاد، افق فکری مراجع را گسترش دهد و برای او مسیر و معنایی مشخص نماید.
Aim: The development of an integrated model of counseling on growth with an emphasis on how to face the process of time and the responsibility of existence in accordance with the intellectual horizon of the referents in Islamic culture is the aim of this research, which is necessary based on the emphasis on cultural psychology. Methods:The method of this research is the use of Schleiermacher's classical hermeneutics, which has been integrated by examining the selected theories step by step, and has been put into a format suitable for Islamic thought. The method of interpretation in this method is done using the grammatical and technical features of the text and is classified in the form of partial and general interpretation. The integration model is obtained with the method of inductive and deductive logic, finally deals with the purpose, techniques and treatment process in a practical and practical attitude while having the basics and principles. Findings: The findings show that the foundations of the formed pattern include the basis of perfection with principles (contradiction, desire for perfection, agency, hierarchy of existence, service, regularity and continuous creation, orientation and purposefulness); The basis of unity with principles (completion, connection of parts, acceptance and integration, fixed truth, immutability of the rules and causality of existence, balance and compatibility), the basis of immortality with principles (the desire to return to the origin, spatiality, temporality of existence, temporal integration, death, existential rotation). It is based on purposefulness with principles (leadership, power of creation, administration and continuity of existence, comprehensiveness). which is in accordance with the principles and principles with the ultimate goal, techniques and treatment process.Conclusion: The integrated developmental model in combination with the Islamic horizon in the hermeneutic way is a new model that can be efficient in creating harmony with the intellectual foundations of the clientes and without creating conflicting discourses, it can expand the intellectual horizon of the reference and specify a path and meaning for him.
خلاصه ماشینی:
مبانی و اصول مترتب بر رشد: مبنای کمال با اصول (تضاد، میل به کمال، عاملیت، سلسله مراتب وجود، خدمت رسانی، قاعدهمندی و آفرینش مداوم و جهت مندی و هدفمندی)؛ مبنای وحدت با اصول (مکملیت، اتصال اجزاء، پذیرش و یکپارچگی، حقیقت ثابت، تغییر ناپذیری قواعد و علیت هستی، تعادل و سازگاری)، مبنای جاودانگی با اصول (میل بازگشت به مبدأ، مکانمندی، زمانمندی وجود، یکپارچگی زمانی، مرگ، چرخش وجودی)؛ مبنای هدفمندی با اصول (رهبری، قدرت خلق، اداره و تداوم هستی، جامعیت) با ابزارمندی در سه بستر؛ اجتماع (در دو بعد قواعد هستی و پیروی از امام و راهنما)، ادارک نظام یکپارچه هستی و ظرفیتهای نهادینه شده (علم، عمل، ایمان و ذات خودکار یا فطرت) جایگاه زمانی: یکپارچگی زمانی و قابل تجمیع در نقطه حق و زمانمندی وجودی مسئولیت وجود در چهار بعد خودشناسی، کنشگری، همبستگی و مشارکت و بلوغ و کمال فنون درمانی: تعبیر و تفسیر، استدلال منطقی، ایجاد انگیزه و احساس قدرت، بازسازی مجدد، تأمل و تدبر، مباحثه و پرسش و پاسخ، ارزیابی منطقی نتایج و پیامدها، پذیرش، هدفمندی و معنایابی، وظیفه شناسی، خلق مجدد و تمرین تعهد و مسئولیت پذیری فرایند درمانی: رسیدن از اعتباریات به ظرفیت متصل به هستی، ادراک علیت و غایت هستی، معنایابی مجدد، برنامه ریزی، عمل و ارزیابی مداوم مفهوم و هدف رشد: در الگوی یکپارچه شکل گرفته و هماهنگ با افق اسلامی، فرد سالم کسی است که میتواند با شناخت علیت و هدف هستی، برای آن مبدئی متصور شود و بعد از شناخت، بر مدار اوامر و دستورات آن عمل نماید.