چکیده:
فرزند هر خانواده میوه و ثمر زندگی آن خانواده است . اولین سرپرست و معلم فرزندان پدر و مادر است که هر دو وظیفه رشد و تکامل فرزند را به عهده دارند. اگر رابطه زوجینی که دارای طفل مشترک هستند، بنا به هر دلیلی، به طلاق منتهی گردد و یا دیگر موارد انحلال نکاح پیش آید، یا در مواردی که بنا به دلایل شخصی زوجین در مکانی جدای از هم زندگی کنند، مسئله حضانت بروز پیدا می کند و باید در مورد آن تعیین تکلیف شود. حفظ مصلحت مولی علیه به عنوان رکن اصلی نهادهای حمایتی از افراد تحت ولایت و حمایت تلقی میگردند. حفظ این مصلحت گاهی با نظارت بر نحوه مدیرت و نگهداری ولی محقق میگردد و گاهی نیز با بررسی معیارهای اخلاقی و اجتماعی صورت میپذیرد. با این حال در حقوق اسلامی حقوق خاصی برای زوجین مقرر گردیده که اجرای این حقوق تا حدی شائبه عدم داشتن صلاحیت اخلاقی آن ها را ایجاد مینماید. مهم ترین نهاد پیش بینی شده در این راستا، «لعان » میباشد که برای نفی ولد و تحقق تفریق ابدی روی می دهد. سوالی که در این خصوص مطرح میگردد این است که آیا اجرای تشریفات لعان نسبت به حقوق زوجه نسبت به اولاد تاثیری میگذارد و میتواند حق وی را تهدید نماید؟ پاسخ به این سوال صرفا با بررسی شرایط و ماهیت تحقق این نهاد حقوقی قابل طرح میباشد. با این حال باید بیان نمود که نه در ماهیت این نهاد حقوقی و نه در آثار این نهاد نمیتوان چنین آثاری را برای آن در نظر گرفت . بر همین مبنا باید بیان داشت که اجرای
تشریفات لعان نمیتواند تاثیری بر حقوق ولایی زوجه نسبت به مولی علیه خود داشته باشد .
خلاصه ماشینی:
( قاضي خاني ، ٢٠٢٢) نکته اي که بايد به آن توجه نمود اين است که آيا در مواردي که عدم صلاحيت اخلاقي يکي از والدين به نحو غير مستقيم اثبات گردد آيا مي توان براي وي حق ولايت يا حضانت از طفل مشترک را قائل شد يا بايد با استناد به عدم صلاحيت اثبات شده وي؛ اين حق را از آن ها دريغ کرد؟ لعان به عنوان ابزار سنتي مذهبي در قواعد حقوقي کشور مورد پذيرش قرار گرفته و از اين جهت ميتواند 861 بسيار مورد توجه قرار گيرد.
در همين رابطه سوال اصلي که در اين خصوص مطرح مي شود صلاحيت زوجه براي ولايت ، حضانت و قيمومت فرزند خويش بعد از اجراي تشريفات لعان ميباشد؟ آيا چنين مادري صلاحيت مراقبت و نگهداري و تربيت فرزند خويش را ميتواند داشته باشد؟ آيا صرف وجود رابطه مادرانه ميتواند حضانت وي را توجيه نمايد يا بايد مصلحت طفل را اساس قرار داد و نداي احساس را فداي منطق و عقلانيت نمود؟ مبحث اول : لعان ، تشريفات و آثار آن در اين مبحث سعي ميگردد نحوه تحقق و اجراي يکي از قواعد مهم حقوقي اما مغفول واقع شده به نحوي تشريح و تشريفات تحقق آن و آثار آن مورد بررسي قرار گيرد.
براي مثال در نهاد ولايت چيزي به عنوان استعفاي ولي قهري وجود ندارد در حالي که در صورت تحقق شرايط خاص قيم عزل و در برخي موارد منعزل ميگردد و همچنين وي اختيار دارد از ادامه فعاليت و مسئوليت خود منصرف شده و استعفاء دهد هر چند به صراحت از امکان استعفاء قيم در قانون مدني ذکري به ميان نيامده است اما اين قاعده را مي توان از اصول مربوط به وکالت برداشت نمود.