چکیده:
زمینه و هدف: ساترلند با طرح و برجسته کردن جرایم یقهسفیدها، نظریههای جرمشناختی معمول در آن زمان که عواملی چون فقر، ازهمگسیختگی خانوادگی و ضعف هوش را در شکلگیری جرم دخیل میدانستند، زیر سوال برده و این سوال را مطرح میکند؛ که چرا مجرمین یقهسفید که با چنین عواملی مواجه نبودهاند، به سمت بزهکاری میروند؟ رویکرد سیاست جنایی پیشگیرانه، برای مقابله با جرایم یقهسفیدها، بدان جهت که از نگاه جرمشناسی در دسته مجرمان فوقالعاده خطرناک قرار میگیرند، ضرورت پیدا کرده است. روش: مقاله حاضر با روش توصیفی و تحلیلی انجام شده استیافتهها: در زمینه پیشگیری کیفری بهرغم توسعه گستره پاسخها و تنوعبخشی به آنها و همچنین سازوکارهای جانشین که در مواجه با جرایم یقهسفید مورد استفاده قرار میگیرد، این رهیافتهای نوین مورد توجه سیاست جنایی تقنینی ایران قرار نگرفته که با توجه به ویژگیهای بزهکاران یقهسفید و عدم کارایی ضمانت اجراهای کلاسیک در برخورد با آنها، نیازمند تدابیر تقنینی افتراقی در این خصوص میباشیم. نتایج: مهمترین راهکارهای پیشگیری غیرکیفری در راستای پیشگیری وضعی بهصورت شفافسازی در قالب گزارش دهی و اعلام داراییها است و پیشگیری اجتماعی نیز میتواند از طریق ارتقاء آگاهیهای عمومی در پیشگیری از سوءاستفاده از موقعیت شغلی مجرمان یقهسفید و ارتقاء مشارکت جامعه مدنی، منجر به کاهش بزهکاری یقهسفیدی شود.
Field and Aims: Sutherland, by designing and highlighting white-collar crimes, questions and raises common criminological theories at a time when factors such as poverty, family breakdown, and poor intelligence were implicated in crime formation. Why do white-collar criminals who have not been exposed to such factors turn to crime? The preventive criminal policy approach has become necessary to deal with white-collar crimes because they are criminally extremely dangerous.Method: The present article has been done by descriptive and analytical methods.Findings: : In the field of criminal prevention, despite the development of a wide range of responses and diversification to them, as well as alternative mechanisms used in the face of white-collar crimes, these new approaches have not been considered by Iran's legislative criminal policy. White and the ineffectiveness of guaranteeing classical performances in dealing with them, we need differential legislative measures in this regard.Conclusion: The most important non-criminal prevention strategies in order to prevent the situation in the form of transparency in the form of reporting and declaration of assets, and social prevention can also increase public awareness in preventing the abuse of white-collar criminals and promote civil society participation, reduce white-collar delinquency.
خلاصه ماشینی:
پيشگيري از جرايم يقه سفيدي در سياست جنايي ايران 1 مظاهر خواجوند تاريخ دريافت : ١٤٠٠/٠٩/١٠ 2 امين اميريان فارساني تاريخ پذيرش : ١٤٠٠/١١/٢٢ نوع مقاله : پژوهشي چکيده زمينه و هدف : ساترلند با طرح و برجسته کردن جرايم يقه سفيدها، نظريه هاي جرم شناختي معمول در آن زمان که عواملي چون فقر، ازهم گسيختگي خانوادگي و ضعف هوش را در شکل گيري جرم دخيل ميدانستند، زير سؤال برده و اين سؤال را مطرح مي کند؛ که چرا مجرمين يقه سفيد که با چنين عواملي مواجه نبوده اند، به سمت بزهکاري مي روند؟ رويکرد سياست جنايي پيشگيرانه ، براي مقابله با جرايم يقه سفيدها، بدان جهت که از نگاه جرم شناسي در دسته مجرمان فوق العاده خطرناک قرار مي گيرند، ضرورت پيدا کرده است .
دارابي (١٣٩٧)، در مقاله اي با عنوان «پيشگيري از جرايم خونين يقـه سـرخ هـا» بـه ايـن نتيجه رسيده است که يقه سـرخ هـا طيفـي از مجـرمين يقـه سـفيد هسـتند کـه ضـمن برخـورداري از ظرفيت جنايي و توانايي تطبيق پذيري اجتماعي بالا، واجد اختلال هاي رواني از قبيل خودشيفتگي و شخصيت ضداجتماعي هستند؛ ايشان اگرچه در ابتدا، مرتکب جرايم مالي و اقتصادي ميشوند، امـا از آنجاکه در ادامه با خطـر کشـف و افشـاي جـرايم خـويش توسـط نزديکـان ، شـرکاي تجـاري و کارمندان مواجه مي شوند، دست به جرايم خونين ميزنند و نسـبت بـه حـذف فيزيکـي آنهـا اقـدام مينمايند؛ بنابراين ، موضوع جرايم آنان تماميت جسماني و جان افراد است که صيانت از ايـن مهـم در اولويت جرم شناسي پيشگيري قرار ميگيرد.