چکیده:
محوریت مفهوم استعلایی در فلسفه کانت تا جایی است که کانت این وصف را بهعنوان شاخص اصلی فلسفه خود بر میگزیند و فلسفه کانت را با تعبیر استعلایی، از دیگر نظامهای فلسفی تشخیص میدهند. استاد سید فاطمی سعی دارند که دیدگاه خود در مبانی نظری حقوق بشر را به اتکای فلسفه کانت صورت بندی نمایند و مفهوم انسان استعلایی را برای تحقق حقوق بشر معاصر شرطی اساسی تلقی میکنند. به نظر میرسد مفهوم استعلایی در نظام فکری استاد سید فاطمی، با مفهوم اصلی آن در فلسفه کانت فاصله زیادی دارد. به همین دلیل تلاش ایشان برای ابتنای دیدگاه خود بر فلسفه کانت، مناقشهای اساسی دارد. استاد سید فاطمی بدون توجه به ابعاد گسترده این مفهوم در پرتو انقلاب کوپرنیکی و نظام ایدئالیسم استعلایی کانت، آن را بهکار بردهاند و در نتیجه با رویکردی پیشاکانتی که مستلزم رویکرد جوهری به انسان و غفلت از شرایط استعلایی سوژه است، از این مفهوم بهره بردهاند، درحالیکه مفهوم استعلایی در فلسفه کانت معطوف به شرایط امکان در پرتو سوبژکتیویته است و هیچ نسبتی با تلقی استاد سید فاطمی از انسان استعلایی بهعنوان انسان انتزاعی غیر معطوف به عرضیات ندارد.
In Kant's philosophy, the concept of "transcendental" is so important that he has coined such a term as a core index for his philosophy to distinguish his in contrast to other philosophical systems. Professor Fatemi has tried to base his view about the theoretical principles of human rights on Kant's philosophy considering the concept of "transcendental man" as the fundamental condition for the realization of contemporary human rights. The concept of "transcendental man" in professor Fatemi's system of thought seems far cry from that in Kant's philosophy. Accordingly, his efforts to do that are open to a major objection. Failing to consider the wide range of this concept in the light of Kant's Copernican Revolution and system of transcendental idealism, professor Fatemi has adopted a pre-Kantian approach to use the term which entails an approach of substance to man neglecting the transcendental conditions of the subject. This is while, the concept of "transcendental" in Kant's philosophy concerns terms of the possibility in the light of subjectivism and has no relation to professor Fatemi's attitude towards "transcendental man" as an abstract man along with no accident.
خلاصه ماشینی:
> بررسی انتقادی رویکرد استاد سید فاطمی به مفهوم «انسان استعلایی» در مبانی حقوق بشر معاصر بر مبنای فلسفه کانت ملیحه مسعودی 1 چکیده محوریت مفهوم استعلایی در فلسفه کانت تا جایی است که کانت این وصف را بهعنوان شاخص اصلی فلسفه خود بر میگزیند و فلسفه کانت را با تعبیر استعلایی، از دیگر نظامهای فلسفی تشخیص میدهند.
استاد سید فاطمی بدون توجه به ابعاد گسترده این مفهوم در پرتو انقلاب کوپرنیکی و نظام ایدئالیسم استعلایی کانت، آن را بهکار بردهاند و در نتیجه با رویکردی پیشاکانتی که مستلزم رویکرد جوهری به انسان و غفلت از شرایط استعلایی سوژه است، از این مفهوم بهره بردهاند، درحالیکه مفهوم استعلایی در فلسفه کانت معطوف به شرایط امکان در پرتو سوبژکتیویته است و هیچ نسبتی با تلقی استاد سید فاطمی از انسان استعلایی بهعنوان انسان انتزاعی غیر معطوف به عرضیات ندارد.
بر همین اساس، در این مقاله قصد داریم با پرداختن به اندیشه کانت، به تحلیل و ارزیابی دیدگاه استاد سیدفاطمی در چگونگی استفاده از فلسفه کانت در صورتبندی مبانی نظری حقوق بشر بپردازیم و در این راستا بیش از هر چیز بر تلقی ایشان از مفهوم «استعلایی» تمرکز خواهیم داشت.
به نظر میرسد که از نظر ایشان، همین عدم تقید به چنین دلالتهایی است که مفهوم استعلایی در فلسفه کانت را واجد ظرفیتی میسازد که بهترین مبنای نظری برای حقوق بشر معاصر باشد؛ آنگونه که دکتر سیدفاطمی تصریح میکند: «قابل دفاعترین مبنای معرفت شناختی برای حقوق بشر، مبنای کانتی است» (همو، روزنامه اعتماد، 2/9/91).