چکیده:
پژوهش حاضر درصدد طراحی و ارزیابی الگوی سیاست گذاری مناسب با مولفه های فرهنگی-تاریخی ایران در آسیای مرکزی در مقابله با تهدیدات اسلام گرایی افراطی است و از طرح آمیخته متوالی اکتشافی بهره جسته است؛ بدین ترتیب که در فاز کیفی پژوهش از مصاحبه نیمه استاندارد با 10 نفر از خبرگان رشته های مرتبط دانشگاههای شهر تهران که از طریق روش نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب شده بودند داده ها گردآوری گردید،به منظور تحلیل دادهها از روش تحلیل مضمون و از نوع شبکه مضامین از طریق فرایند کدگذاری نظری استفاده شد،نتایج فاز کیفی نشان داده است که مدل مطلوب سیاستگذاری مطلوب با مولفههای فرهنگی- تاریخی ایران در آسیای-مرکزی در مقابله با تهدیدات اسلامگرایی افراطی از شش مضمون فراگیر شامل: 1- اتخاذ رویکرد مناسب فرهنگی در سیاست گذاری خارجی؛ 2- تقویت مناسبات فرهنگی و تاریخی3- استفاده از ظرفیتهای علمی و دانشگاهی4- تقویت زبان و ادبیات فارسی5- توجه به سیاستگذاری فرهنگی رسانهای 6- تقویت عناصر مشترک دینی با تکیه بر وجوه اخلاقی آن به اشباع نظری رسید. و در فاز کمی پژوهش به منظور ارزیابی مدل مفهومی برساخته شده حاصل از مطالعه کیفی، ابتدا ابزار پرسشنامه محقق ساخته طراحی و پس از اعتبارسنجی و پایایی سنجی، داده های پژوهش از روی291 نفر از دانشجویان دانشگاههای دولتی و آزاد اسلامی شهر تهران که بواسطه روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شده بودند،گردآوری و بواسطه نرم افزار Spss23 در دو بخش تحلیل توصیفی و استنباطی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج کمی نشان داد که مدل برساخته شده از برازش لازم برخوردار میباشد.
Present study aims to design and evaluate an appropriate policy model with cultural-historical components of Iran in Central Asia in the face of the threats of Radical Islam. From this perspective, it has benefited from a consecutive exploratory design scheme; Thus, in the qualitative phase of the research, data were collected from a semi-standard interview with 10 experts who were selected through targeted and theoretical sampling method. In order to analyze the data, the thematic analysis method and the thematic network type were used through the theoretical coding process. The qualitative phase have shown that the optimal model of optimal policy with the cultural-historical components of Iran in Central Asia in the face of the threats of radical Islam from six comprehensive themes has reached theoretical saturation : Adopting an appropriate cultural approach in foreign policy; Strengthening cultural and historical relations; Using scientific and academic capacities; Strengthening Persian language and literature; Paying attention to media cultural policy and Strengthening common religious elements by relying on its moral aspects. In addition, in the quantitative phase of the study in order to evaluate the conceptual model obtained from the qualitative study, at first the researcher-made questionnaire was designed and after validation and reliability, the research were performed on 291 students of universities in Tehran. They were selected by relative stratified sampling method; Compilation and analysis by Spss23 software were analyzed in two parts: descriptive and inferential analysis. The quantitative results showed that the constructed model has the necessary fitness
خلاصه ماشینی:
از اين منظر، پژوهش حاضر بر آن است تا به طراحي و ارزيابي الگوي سياسـت گـذاري مناسب با مؤلفه هاي فرهنگـي-تـاريخي ايـران در آسـياي مرکـزي در مقابلـه بـا تهديـدات اسلام گرايي افراطي (مورد مطالعه : دانشجويان دوره دکتري علوم سياسي و روابط بين الملـل دانشگاه هاي شهر تهران ) بپردازد.
اگرچـه برخـي از مطالعـات بـه جنبه هاي از آن با توجه به موضوع مورد تحقيق خـود اشـاره داشـته انـد کـه از جملـه آنـان مي توان به مطالعه محمودي و لطيف اف (١٣٩٤) که بـه عامـل فرهنگـي دينـي در تحکـيم روابط فرهنگي، ابوالحسن شيرازي (١٣٩٦) که بـه نقـش انجمـن هـاي دوسـتي در روابـط بين الملل و عوامل فرهنگي بر ديپلماسي فرهنگي از حيث ايجابي و بريـل اولکـات (٢٠١٤) به نقش آموزش روحانيون وهـابي در توسـعه بنيـادگرايي اسـلامي از حيـث سـلبي اشـاره داشته اند؛ لذا در يک ارزيابي کلي مي توان چنين گفت که تحقيقات موجود، بيشتر بر دلايـل گرايش به اسلام گرايي افراطي و نيز بر تهديدات بنيادگرايي در جهت امنيت بين المللي و يـا در ساير حوزه ها تمرکز نموده اند؛ بنابراين به دليل کمبود چنين پژوهش هايي، سؤال اساسـي درباره سياست گذاري مناسب با مؤلفه هاي فرهنگـي-تـاريخي ايـران در آسـياي مرکـزي در مقابله با تهديدات اسلام گرايي افراطي بي پاسخ مانده است .
بنابراين با توجه به يافته هـاي تحقيـق ، فرضـيه تحقيـق مبنـي بـر اينکـه مـدل مطلـوب سياست گذاري با مؤلفه هاي فرهنگي- تاريخي ايران در آسياي مرکزي در راستاي مقابلـه بـا تهديدات اسلام گرايي افراطي در منطقه از منظر دانشـجويان دوره دکتـري علـوم سياسـي و روابط بين الملل دانشگاه هاي شهر تهران اثربخش مي باشد، تأييد مي شود.