چکیده:
فلسفه لذت از جمله مباحثی است که با قدمت چندینهزارساله در فلسفههای رایج، از عصر افلاطون و پیش از آن مورد مداقه قرار گرفته است. لذتگرایی با صور و گونههای متنوعی که دارد، در طول تاریخ اندیشههای اخلاقی، از سوی تعداد زیادی از فیلسوفان اخلاق مورد تایید یا نقد قرار گرفته است. در برخی مکاتب و نظامهای فکری، «لذت» نقش محوری و کلیدی داشته و اخلاق و قانون را براساس آن ساماندهی کردهاند. این مکاتب به دو دسته لذتگریز و لذتگرا تقسیم میشوند. دسته اول (لذتگریز) سعادت را در دوری از لذت و خویشتنداری و زهد نسبت به دنیا دانستهاند و دسته دوم (لذتگرا) لذت را خیر محض دانسته و انسانها را به لذتگرایی تشویق کردهاند. هر دو دسته اتفاقنظر دارند بر اینکه لذت، محرک انسانها در افعال اختیاری و غیراختیاری است (لذتگرایی روانشناختی). در این مقاله مکاتب مهم و مشهور هر دو دسته تبیین و بررسی شده است.
خلاصه ماشینی:
در واقع ، آنچه ملاک اساسی برای این مکتب است ، آرامش روح و روان آدمـی اسـت و ایـن مهـم ، جـز از طریق بیتعلقی به امور دنیوی حاصل نمیشود؛ زیرا اگر انسان به دنیا و نشـانه های آن وابسـته باشـد، دچار اضطراب میگردد.
میل بر این باور بود که برای دفاع از این باور کـه فایـده گرایی فقـط بـه لـذات حیـوانی محـدود نمیشود، فقط اپیکوریان و ایده های لذت گرای آنـان کـافی نیسـت و عقایـد فضـیلت مدار و فداکارانـۀ رواقیان و مسیحیان هم لازم است تا فایده گرایی بتواند تصـویری جـامع (مـادی و معنـوی) از لـذت و فایده ارائه کند (شیرزاد پیک حرفه ، خاستگاه نخستین تاریخچه واکـاوی و نقـد گونـه های کلاسـیک و مدرن فایده گرایی در فلسفۀ اخلاق انگلو ساکسن و انگلو امریکن ، ص ٢٦ـ٢٧).
» (محسن غرویان ، فلسفۀ اخلاق از دیدگاه اسلام ، ص ٤٧) اپیکور لذت را به عنوان خیر مینگریست ، ولی معتقد بود که اگر شخصی سخت در جست وجوی لـذت باشد، درد و رنج در پی خواهد داشت ؛ مثلاً اگر آدمی در نوشیدن باده زیاده روی کنـد، روز بعـد دچـار سردرد و ناراحتیهای معدوی خواهد شد.
اما نبایـد گمـان کـرد کـه در نظر وی غایت همه چیز لذت ، آن هم لذت جسمانی یا خوشگذرانی اسـت ، چنان کـه عـده ای این گونـه گمان کرده اند، بلکه مقصود وی مطلبی عالیتر است : اول : اینکه منظور اپیکور از لذت ، لذات آنی و احساسات فردی نیست ؛ بلکه لذتی است که سراسر یـک عمر دوام دارد.