چکیده:
نقش سازمان آموزش و پرورش درفرایند توسعه جوامع بر همگان روشن است و این سوال همواره مطرح است که چرا برخی سازمانها درایفای وظایف خود موفق و برخی ناموفقاند. پاسخ به چنین سوالهایی، مستلزم انجام مطالعات و تحقیقات وسیع در زمینه عوامل مرتبط با اثربخشی سازمانها میباشد. محققان با تحقیق درباب سازمان آموزش و پرورش، به عوامل کلیدی و مشترکی پیبردهاند که تمرکز اصلی تحقیقات آتی را شکل داد. بنابه نتایج بدست آمده از بسیاری از تحقیقات و همچنین مشاهدهی سیر فعالیت سازمان آموزش و پرورش میتوان دریافت که در محیط به شدت رقابتی امروز، فشار شدیدی برای بهبود بهرهوری وجود دارد و اثربخشی سازمانی در آموزش و پرورش نیز، قسمتی از بهرهوری است. ازطرفی ثابت شده است که توفیق سازمان آموزش و پرورش درگرو برخورداری از یک نظام آموزش منسجم و پویاست؛ تنها با داشتن چنین نظامی، سازمانی میتواند با تحولات و پیشرفتهای اجتماعی و صنعتی، همگام بوده و در میان سازمان آموزش و پرورشی دیگر از جایگاه شایستهای برخوردار شود. اثربخشی سازمانی در سازمان آموزش و پرورش به عنوان مهّمترین هدف هر سازمان، مقصدی است که تمام تلاشهای سازمانی در راستای رسیدن به آن صورت میگیرد. جهان امروز، جهان تغییر و تحول است. به ندرت روزی بدون نوآوری و تغییر در تولید یا وضعیت خدمات میگذرد. در چنین شرایطی بیشتر سازمان آموزش و پرورش به دنبال راهحلی برای تطبیق با این شرایط هستند. راهحلی که توسط بیشتر صاحب نظران عنوان شده، آموزش و بهسازی منابع انسانی است. باتوجه به این مطلب، بیشتر سازمانها بیش از پیش توجه خود را به دورههای آموزشی به منظور بهسازی منابع انسانی، معطوف داشتهاند. از این رو، نقش آموزش و بازآموزی در سازمان آموزش و پرورش حائز اهمیت است؛ بگونهای که امر آموزش یکی از مهمترین دل مشغولیهای مدیران و سیاستگذاران سازمان آموزش و پرورشی اثربخش را تشکیل میدهد.