چکیده:
امروزه با گسترش کلانشهرها و پیچیدگی های زندگی، مشکلات زندگی نیز روز به روز در حال افزایش است. مشکلاتی که مواجهه شدن با آنها نیاز به مهارت و توانایی دارد. هدف اساسی این پژوهش بررسی اثربخشی بسته آموزش ارتقای مهارت های فردی بر ارتقای توانمندی های شناختی – رفتاری دختران و زنان 30-20 سال در مناطق حاشیه ای شهرهای اصفهان (ارزنان)، تهران (شهر قدس)، زاهدان (شیراباد) و مشهد (جاهد شهر) بود. روش مداخله از نوع تجربی بر اساس روش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و با اجرای بسته ارتقای مهارت های فردی تدوین شده؛ بر روی نمونه ای متشکل از دو گروه 60 نفری از جامعه بانوان ساکن در مناطق حاشیه ای بود که به شکل تصادفی ساده افراد به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شده بودند. داده ها جمع آوری شد. نتایج بدست آمده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که میانگین نمره های شرکت کنندگان در متغیرهای تنظیم هیجانی، خودآگاهی و ارتباط موثر به طور همزمان بین اعضای 2 گروه آزمایش و کنترل متفاوت است. به عبارت دیگر آموزش بسته مهارت های فردی به طور معناداری باعث ارتقای توانمندی های شناختی- رفتاری شرکت کنندگان شده است.
Nowadays, with the expansion of metropolises and the complexities of life, the problems of life are increasing day by day. These problems require skills and abilities to deal with them. The main purpose of this research is to investigate the effectiveness of the individual skills training package in improving the cognitive-behavioral abilities of girls and women aged 20-30 years in the marginal areas of the cities of Isfahan, Tehran), Zahedan and Mashhad.The experimental intervention method is based on a semi-experimental method of pre-test-post-test type with a control group and with the intervention of training individual skills improvement package. It was based on a sample consisting of two groups of 60 individuals from the women's community living in marginal areas, who were randomly divided into two intervention and control groups. The results obtained from the multivariate covariance analysis test showed that the mean scores of the participants in the emotional regulation, self-awareness and effective communication was significantly different among experimental and control groups, after intervention. In other words, individual skills’ training has significantly improved the cognitive-behavioral abilities of the participants.
خلاصه ماشینی:
هدف اساسي اين پژوهش بررسي اثربخشي بسته آموزش ارتقاي مهارت هاي فردي بر ارتقاي توانمندي هاي شناختي – رفتاري دختران و زنان ٣٠-٢٠ سال در مناطق حاشيه اي شهرهاي اصفهان (ارزنان )، تهران (شهر قدس )، زاهدان (شيراباد) و مشهد (جاهد شهر) بود.
در اين پژوهشريال پژوهشگر بدنبال يافتن پاسخ به اين سئوال بود که آيا بستۀ آموزش ارتقاي مهارتهاي فردي مي تواند در ارتقاي توانمندي هاي شناختي –رفتاري (مهارت خوداگاهي، ارتباط موثر، تنظيم هيجان ) جمعيت حاشيه نشين شهرهاي تهران ، اصفهان ، زاهدان و مشهد مثمر ثمر باشد؟ روش روش اين مطالعه ، مداخله تجربي نيمه آزمايشي از نوع طرح دو گروهي با پيش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود.
١ Muruganantham همسو با تأثير آموزش مهارتهاي زندگي بر مؤلفه خوداگاهي مي توان به مطالعه اي هم که توسط يحييزاده جلودار، حيدري و موسوي تروجني (١٣٩٧) با هدف اثربخشي مهارت خوداگاهي بر هويت يابي و مسئوليت پذيري دانش آموزان مقطع متوسطه دوم انجام شد، اشاره کرد؛ نتايج اين پژوهش نشان داد که آموزش خودآگاهي ميتواند بر مسئوليت پذيري و هويت يابي در دانش آموزان اثرگذار باشد.
همسو با تأثير آموزش مهارت هاي زندگي بر مؤلفه برقراري ارتباط مؤثر، مي توان به مطالعۀ جاويد، نوبندگاني و حسينيان ١ sagon ٢ caroli ٣ Flanga ٤ Machmud & Indrapriyatna ٥ Mansuri ٦ Law &Rowe (١٣٩٣) که با هدف اثربخشي آموزش مهارت هاي برقراري ارتباط موثر بر بهزيستي شخصي زنان متاهل شهر تهران انجام داده اند، اشاره کرد؛ نتايج اين پژوهش نشان داد آموزش مهارت هاي برقراري ارتباط موثر در افزايش بهزيستي شخصي زنان نقش موثري داشته است .