چکیده:
در نظام مالی و نظام بودجهبندی دولتی، با توجه به منابع محدود مالی همواره بحث تخصیص بهینه منابع اهمیت دارد. به عبارتی در نظام مالی و بودجهریزی همواره با این دغدغه و مسئله، دولتها رو به رو هستند که؛ بر چه اساس و مبنایی منابع مالی محدود را به کدام جز نظام مالی و طبقه بودجهبندی تخصیص دهند تا مطلوبیت بهینه حاصل شود؟ بهینگی و مطلوبیت سیستم مالی و نظام بودجهبندی مناسب در گروی ایجاد ساز و کارهای مشخص در پاسخ به این مسئله و دغدغه است. در همین راستا؛ در تحقیق حاضر محقق عوامل موثر بر بهبود ساختار تخصیص منابع در نظام مالی دولتی را در بودجهی سال 1401 شناسایی و اولویتبندی نمود و نحوهی گردآوری دادهها به صورت مطالعات کتابخانهای است. محقق با استفاده از روش کیفی و انجام مصاحبه با 30 نفر از خبرگان علمی و عملی در حوزه تخصیص منابع و بودجه در کشور به شناسایی 69 عامل منجر شد که از این 69 عامل، 42 عامل توسط خبرگان تایید شدند و سپس با استفاده از تکنیک تاپسیس و تکنیک ساو عوامل را اولویتبندی نمود. نتایج تحقیق نشان داد که 42 عامل فرعی در سه بعد شامل ابعاد الزامآور، بسترساز و تسهیلگر رتبهبندی شدند و در انتها پیشنهاداتی در راستای بهبود وضعیت نظام مالی دولتی به سازمانهای ذینقش ارائه گردید.
In the financial system and the government budgeting system, due to the limited financial resources, the optimal allocation of resources is always important. In other words, in the financial system and budgeting, the governments are always facing this concern and problem, on what basis and how to allocate the limited financial resources to which part of the financial system and budgeting class so as to achieve optimal utility? The optimality and desirability of the financial system and the appropriate budgeting system depend on the creation of specific mechanisms in response to this issue and concern. In this regard, In this research, the researcher identified and prioritized the effective factors on improving the resource allocation structure in the government financial system, and the method of collecting data is in the form of library studies. By using the qualitative method and conducting interviews with 30 scientific and practical experts in the field of resource and budget allocation in the country, the researcher identified 69 factors, and out of these 69 factors, 42 factors were confirmed by the experts, and then using the TOPSIS technique and Saw technique prioritized factors. The results of the research showed that 42 sub-factors were ranked in three dimensions, including binding, foundational and facilitating dimensions, and at the end, suggestions were made to the relevant organizations to improve the state of the government financial system.
خلاصه ماشینی:
اين واقعيت نشان ميدهد که اساسا برآورد منابع و پيش بيني مصارف در لوايج بودجه با روش هاي سنتي و غيرعلمي و عمدتا در راستاي پاسخ گويي به نياز دستگاه هاي اجرايي صورت ميگيرد و با وجود الزام دولت به اصلاح نظام بودجه ريزي بر اساس تبصره ٤٨ قانون بودجه سال ١٣٨٠، تهيه طرح اصلاح نظام بودجه ريزي در سازمان مديريت و برنامه ريزي وقت ، پذيرش توصيه هاي صندوق بين المللي پول در استفاده از نظام آمارهاي مالي دولت و هماهنگ شدن شاخص هاي مالي دولت با آن به منظور برآورد آثار متقابل متغيرهاي بودجه بر متغيرهاي اقتصاد کلان طي سال هاي اخير، هنوز نظام بودجه ريزي کشور در حوزه ي تخصيص منابع مالي با مشکلات عديده اي روبه رو بوده و ساختار آن نيازمند اصلاحات متناسب با شرايط کنوني کشور ميباشد.
در مرحله ي اول يعني گردآوري داده هاي کيفي پژوهش که هدف آن تدوين الگو است از روش تحليل کيفي استفاده نمود و در مرحله ي دوم ، به وزن دهي عوامل به تفکيک ابعاد با استفاده از نظر خبرگان شامل اعضاي هيئت علمي، پژوهشگران و فارغ التحصيلان و دانشجويان مقطع دکتري که در زمينه ي تخصيص منابع مالي، بودجه ريزي عملياتي و غيره داراي تخصص ميباشند، در قالب گروه هاي کانوني ميپردازد.
مقالات ، پروژه ها و پژوهش هاي انجام شده و همچنين مصاحبه با خبرگان و بررسي متون 2 نخبگان دانشگاهي متخصص در حوزه ي ساختار تخصيص منابع در نظام مالي نظام مند دولتي کشور، مورد بررسي و مطالعه قرار گرفته است .