چکیده:
این پژوهش با هدف بررسی ویژگیهای شخصیتی، اهداف و برنامههای جوانان برای تغییر ویژگیهای شخصیتی خود با توجه به تفاوتهای جنسیتی انجام شد. در چارچوب طرحی توصیفی از نوع علی- مقایسهای از بین تمامی دانشجویان 18 تا 25 ساله دانشگاه یزد تعداد 160 نفر به روش نمونهگیری در دسترس به عنوان گروه نمونه در پژوهش شرکت داشتند. دادهها از طریق پرسشنامهی 5 عامل بزرگ شخصیت (Costa & McCrae,1992) و اهداف تغییر آن به صورت اینترنتی و آنلاین جمع آوری شد. دادهها توسط نرم افزار Spss22 و با استفاده از آزمونهای تی مستقل و خی دو مورد تحلیل قرار گرفت. تحلیل دادهها نشان داد میانگین ویژگی توافق پذیری در کل گروه نمونه از سایر ویژگیها بیشتر بود. نتایج آزمون T برای مقایسه ویژگیهای شخصیتی زنان و مردان نشان دهندهی تفاوت معنادار در توافق پذیری (001/0P=) و گشودگی به تجربه (006/0P=) بود. در ارتباط با اهداف تغییر ویژگیهای شخصیتی، مقدار خی دو بیانگر این بود که بین زنان و مردان در اهدافشان برای تغییر ویژگیهای توافقپذیری (001/0= p)، گشودگی به تجربه (001/0= p) و مسئولیتپذیری (006/0= p) تفاوت معنادار وجود دارد. به طور کلی میتوان نتیجه گرفت ویژگیهای شخصیتی در عین پایداری نسبی، قابلیت تغییر داشته و تعریف اهداف تغییر و برنامهریزی میتواند تاثیرگذار باشد.
The purpose of this study was to investigate personality traits, goals and plans of young people to change their personality traits with respect to gender differences. Within the framework of a causal-descriptive design, among 18 to 25-year-old students of Yazd University 160 people using the available sampling method as a sample group in the study. To collect data, the. The big five inventory-Trait change inventory (BFI-TGI) ( Big Five Inventory-Trait change Goal Inventory) (Costa & McCrae,1992) was used online. Data were analyzed by Spss22 using t-test and chi-square test methods.data analysis showed that the mean of agreeableness trait in the whole sample group was higher than other traits. The results of t-test to compare the personality traits of men and women showed a significant difference in agreement (P = 0.001) and openness to experience (P = 0.006). Also In relation to the goals of changing personality traits, the chi-square value indicated that there is a significant difference between men and women in their goals for changing the traits of agreement (P = 0.001), openness to experience (p = 0.001) and conscience (p = 0.006). In general, it can be concluded that personality traits, while relatively stable, can be changed and the definition of change goals and planning can be effective.
خلاصه ماشینی:
Associate Professor, Psychology Department, Greenwich University, London, UK Abstract The purpose of this study was to investigate personality traits, goals and plans of young people to change their personality traits with respect to gender differences.
مقدار خي دو بيانگر اين است که بين زنان و مردان در اهدافشان براي تغيير ويژگيهاي توافق پذيري، گشودگي به تجربه و مسئوليت پذيري تفاوت معنادار وجود دارد (به ترتيب001/0= p، 001/0= p و 006/0= p).
به اين صورت که در کل گروه نمونه و مردان گرايش به افزايش برون گرايي و مسئوليت پذيري؛ کاهش روان رنجوري و عدم تمايل براي تغيير توافق پذيري و گشودگي به تجربه وجود داشت.
درصد فراواني افراد داراي برنامه و بدون برنامه و انواع برنامهها در کل گروه نمونه و به تفکيک جنسيت {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} با توجه به جدول 4 مقايسهی نوع برنامهها در کل گروه نمونه نشانگر اين بود که از نظر ميزان اختصاصي بودن برنامهها، 42 درصد گروه نمونه براي روان رنجوري برنامههاي اختصاصي داشتند و بعد از آن به ترتيب برون گرايي، مسئوليت پذيري، توافق پذيري و گشودگي به تجربه قرار داشتند.
مقايسهی نوع برنامهها بر اساس جنسيت حاکي از اين بود که در ويژگيهاي توافق پذيري، گشودگي به تجربه و مسئوليت پذيري بين زنان و مردان تفاوت معنادار وجود دارد(به ترتيب 000/0= p، 018/0= p و 048/0= p ) و زنان برنامههاي اختصاصي تري براي تغيير ويژگيهاي مذکور داشتند.
با توجه به نتايج گزارش شده در جدول 2 در کل گروه نمونه ويژگي توافق پذيري بالاترين و برون گرايي پايين ترين نمره را داشت و زنان در ويژگيهاي شخصيتي توافق پذيري و گشودگي به تجربه بالاتر از مردان بودند.