چکیده:
تأمین منابع نظری سیاستهای اضطراری دولتها در مواجهه با بحرانهای غیرمترقبه یکی از مهمترین وظایف جامعه علمی هر کشور است. مبارزه با بحران همهگیری بیماری کویید 19 بهعنوان یک تهدید همه جنبه علیه جامعه جهانی سبب گردیده است تا بسیاری از دولتها با غافلگیری در برابر شدت بیماری، سیاستهای نظام بهداشت و درمان خود را متحول کنند. در همین زمینه، فیلسوفان مکتب اخلاق استکهلم با تدوین نظریهای حقوقی-اخلاقی سعی در کمک بهنظام بهداشت و درمان کشور سوئد برای کنترل و مدیریت همهگیری بیماری کرونا کردهاند. اساس این نظریه مبتنی بر دو رکن مهم اولویتبندی در درمان بیماران و جیرهبندی امکانات و منابع درمانی کشور است. نحوه تفسیر و تعیین سن بیولوژیکی بیماران با توجه به شرایط اضطراری همهگیری یکی از قابلتوجهترین قسمتهای این نظریه است. بر این اساس، با تعیین اختلاف سن واقعی از بیولوژیک هر بیمار میتوان احتمال زنده ماندن بعد از درمان و امید به زندگی او را تعیین نمود. فیلسوفان مکتب استکهلم بهنظام بهداشت و درمان دولت سوئد پیشنهاد میکنند که اگر مجبور باشند بین کمک به بیماران با احتمال یکسان برای زنده ماندن که امید به زندگی متفاوتی دارند، تصمیم بگیرند، اولویت کمکرسانی باید به بیماری باشد که سن بیولوژیکی کمتری دارد. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی، به بررسی و نقد این نظریه حقوقی-اخلاقی پرداخته و عواقب و آثار ناشی از اتخاذ چنین سیاستهایی را بر نظام اجتماعی تشریح خواهد نمود.
خلاصه ماشینی:
منـابع مـالی، امکانات و زیرساخت هایی که به قیمت جان انسان های زیادی محیا شده در چنین شرایطی هزینه می شود تا تلفات انسانی کمتر شود؛ به عبارت دیگر، در شرایط عادی بسیاری از ما انسان هـا کمتـر به ارزشمندترین سرمایه زندگی خود که همان حیات است توجه می کنیم ولیکن هنگـامی کـه بـا تهدیدی مواجه می شویم که این سرمایه ارزشمند را در معرض خطر قرار می دهـد آنگـاه تـرازوی محاسبه سود و زیان های مادی برهم خورده و حتی شاید بتـوان گفـت قـوه عاقلـه نیـز در چنـین شرایطی از اداره امور بازمی ماند و این غریزه است که فرمان اعمال را در اختیار می گیرد.
شاید در بادی امر طبیعـی بـه نظر برسد که محدودیت منابع و امکانات ما را به این مقطع می رساند که دست به انتخاب بـزنیم ؛ اما مسائل مهمی که در این خصوص مطرح می شوند عبارت اند از این که چه کسی مجاز به تعیین ملاک و معیارهای این انتخاب است ؟ این معیارها چیست ؟ و از همه مهم تر آیا محدودیت منابع و امکانات دلیل قانونی و اخلاقی برای ترجیح جان انسان ها بر همدیگر است ؟ دراین بین مسـئولیت دولت ها به عنوان متولیان جامعه چیست ؟ و آیا اساساً جامعه ای کـه مبنـای آن شـکل گیـری یـک قرارداد اجتماعی برای سپردن قدرت اداره امور به دست منتخبین مردم برای برقراری نظم و حفظ انسجام و حمایت از شهروندان تحت هر شرایطی است ، چنین اختیاری را به گرداندگان امور اعطا کرده است یا خیر؟ همه گیری کرونا در وهله نخست یک موضوع پزشکی به شما می آید.