چکیده:
علم نافع و سودمند به جامعه هویت میدهد و علم غیرنافع جامعه را بیهویت میکند. براین اساس یکی از مهمترین مسایلی که طرح آن پس از گذشت چند دهه از پیروزی انقلاب اسلامی لازم و بلکه ضروری مینماید، موضوع ایجاد تمدن اسلامی است. بدیهی است تحقق این مهم آرزوی دیرینه همه اولیای الهی بوده است. بنابراین سوال اساسی قابل طرح در تحقیق پیش رو این است که ملاک و معیارهای علم نافع در اسلام و غرب چه اموری هستند که موجب میشوند یک جامعه به رشد و کمال برسد و جامعهای به انحطاط کشیده شود. بدین بیان، برپایی تمدن اسلامی لوازمی دارد که مهمترین آنها وجود علم نافع و سودمند است. مهمترین ملاک علم نافع از منظر اسلام این است که جامعه را از لحاظ مادی و معنوی به سوی رشد و کمال سوق میدهد. اما در تمدن مدرن غربی، علومی مورد مطالعه و بررسی قرار میگیرند که جنبههای مادی آن، جلوه بیشتری دارند؛ و نافع بودن یا مضر بودن آن به تولید ثروت و قدرت گره خورده است. به همین جهت، نوشتار حاضر با روشی تحلیلی استنادی در پی پاسخ به این پرسش، براساس اندیشههای امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب است. براساس این اندیشه اگر علم نافع در جامعهای محقق شود، ضمن آنکه جامعه را به رشد و کمال سوق میدهد، تمدن ساز نیز هست.
خلاصه ماشینی:
توضيح آنکه اسلام تحصيل هر علمي که براي جامعۀ اسلامي مفيد و لازم باشد و در اثر آن سودي نصيب فرد و جامعه ميشود را مورد تأکيد قرار داده و از آن تحت عنوان علم نافع ياد ميکند.
ديدگاه غربيها نسبت ملاکهاي علم نافع چیست و طبق انديشۀ اسلامی چه نقدی بر آن وارد است؟ دربارۀ ملاکهاي دانش نافع و سودمند، اثر مستقلي که ديدگاههاي امام خميني( و رهبر معظم انقلاب اسلامي را مورد بررسي قرار داده باشد، يافت نشده است و از اين جهت اين اثر کاملاً جديد است.
با توجه به تعاريفي که مرور شد، دانشي سودمند و نافع خواهد بود که دو بعد مادي و معنوي انسان را رشد و پرورش دهد؛ به بيان ديگر هم نيازهاي مادي انسان را تأمين کند و هم نيازهاي روحاني و معنوي انسان را برآورده سازد و در نهايت انسان را در مسير کمال قرار دهد؛ زيرا منطق اسلام اين است که هر علمي براي جامعۀ اسلامي مفيد باشد، آموزش و آموختن آن لازم است؛ لذا اينطور نيست که فقط آموزش دادن قرآن و علوم ديني ثواب داشته باشد؛ بلکه هر علمي که بتواند يک انسان عالمي را تربيت کند که براي جامعه مفيد باشد، بر آموزش دادن آن نيز ثواب مترتب است (رهبر معظم انقلاب، 13/2/1374).
براساس تقسيمبندي که در خصوص علوم گوناگون انجام گرفت، ميتوان گفت: از نظر اسلام، اساسيترين معيارها در علومي که مربوط به امور دنياي انسان است اینکه، اولاً «در خدمت جامعه» قرار گيرند؛ چراکه امام خميني( همواره نسبت به فارغالتحصيلان دانشگاه که داراي تخصصهاي گوناگون بودند، توصيه ميکردند که آن تخصصها را در خدمت به کشور و نظام اسلامي بهکار گيرند (موسوي خميني، 1389، ج 13، ص 418ـ419).