چکیده:
پس از رحلت رسول خدا (ص) و ظهور و بروز تحولات سیاسی و پیدایش آرای فکری متعدد و به دنبال آن، ظهور تدریجی فرق و مذاهب اسلامی، بخصوص در منطقه حجاز و عراق، آرای مختلفی در حوزه های فقهی، کلامی و تفسیری بروز یافت و درنتیجه بخش قابل توجهی از زندگانی ایمه و اصحاب آنان به مواجهه با آنها اختصاص یافت. این ظهور و تضارب آرا، در دوران امامین صادقین اوج گرفت و بدین ترتیب شرایط اجتماعی اقتضای تعامل آن گرامیان و شیعیان آنان با صاحبان نظریه های متعدد و پیروان آنان را داشت. در این میان، مرجیه از فرقه های پرطرفدار و تاثیرگذار در این مقطع زمانی بود که حضور سران و پیروان آنها در کوفه به عنوان شهری شیعه نشین، زمینه را برای تعامل هرچه بیشتر آنان با شیعه فراهم آورد. این تحقیق با روش تاریخی و تکیه بر توصیف و تحلیل گزاره ها، به بررسی چگونگی مواجهه امامین صادقین و اصحاب ایشان با مرجیه در عرصه فکری و اجتماعی می پردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد که مواجهه ایشان با مرجیه در دو بعد هم گرایی و واگرایی، در قالب گونه های متعددی انجام گرفته است.
After the death of the Messenger of Allah and the emergence of political changes and appearance of numerous intellectual opinions, followed by the gradual emergence of Islamic sects, especially in the regions of Hijaz and Iraq, various opinions regarding jurisprudence, theology and interpretation emerged; and as a result, a significant part of Imam’s life and their companions, was devoted to confront these opinions. This emergence and the conflicting opinions peaked during the era of Imam Baqir and Imam Sadiq, and accordingly, the social conditions required their interaction - and their Shiites interaction - with the numerous theoreticians and their followers. Murji’ah was one of the most popular and influential sects at this point of time; and the presence of their leaders and followers at Kufa, as a Shiite city, provided the ground for their interaction with the Shiites. Using a historical method and relying on the description and analysis of the propositions, this research examines how the righteous Imams and their companions faced the Murji’ah in the intellectual and social aspects. According to the findings of this research, their different types of confrontation with the Murji’ah has been either converging or diverging.
خلاصه ماشینی:
در بخشي از این پژوهش به برخي مذمتهاي صادره از حضرات دربارة اين فرقه و همچنين به رواياتي از ايشان در تبيين ايمان و جايگاه مرتکب کبيره اشاره شده؛ ولي به مواجهة فکري ـ اجتماعي صادقين( و همچنين مواجهة اصحاب ايشان در دو بُعد همگرايي و واگرايي پرداخته نشده است؛ بهعبارتديگر، بهنظر ميرسد که اين تحقيق در بيان برخي شواهد واگرايي ـ و نه تمام گونههاي آن ـ داراي اشتراک است.
اين دو تحقيق فقط به بررسي سيرة امام صادق (علیه السلام) توجه داشتهاند و مواجهة امامين صادقين( و اصحاب ايشان با مرجئه را در دو بعد همگرايي و واگرايي فکري و اجتماعي شامل نميشود.
براي نمونه ميتوان به موارد ذيل اشاره کرد: ـ پرسش ابوحنيفه بههمراه برخي بزرگان مرجئه از امام باقر (علیه السلام) دربارة ايمان و پاسخ حضرت با استناد به روایات رسول خدا(؛ ـ سؤالهاي متعدد او از امام صادق (علیه السلام) در زمان استقرار حضرت در حيرة عراق؛ ـ سؤال وی از امام صادق (علیه السلام) دربارة آية «ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيم»؛ ـ پرسشهاي ديگري ازجمله چرايي تفقد سليمان نبي (علیه السلام) از هدهد، متعة حج، جواز دو شاهد در قتل و چهار شاهد در زنا و صدور حکم با يمين و شاهد؛ ـ روايت کردن برخي اخبار از صادقين(.
بنا بر نقلي، ابوحمزه خدمت امام صادق (علیه السلام) رسيد و در زمینة مناظره و بحث و گفتوگوي مرجئه با شيعيان دربارة آية ۴۴ـ۴۷ سورة «مائده» و تفسير و شأن نزول اين آيات از نظر آنان، سخن گفت و حضرت به تفسير و شأن نزول صحيح آنها پرداخت.