چکیده:
بین فنون بلاغت، فنّ تشبیه، بیشترین بسامد را از لحاظ تنوّع و کاربرد به خود اختصاص داده-است. ابداع تشبیهات غیرتکراری و در عین حال خیالانگیز، در سبک آذربایجانی رونقی گسترده یافته، در دورة سبک عراقی به اوج خود رسیدهاست. با وجود اینکه حکیم نظامی گنجوی در خمسة خویش، این فنّ را در حدّ اعلای آن به خدمت گرفتهاست؛ متاسّفانه به دلیل شهرت مثنویهای عاشقانة او، دیوان اشعارش شامل غزلیّات، قصاید، قطعات و رباعیها؛ کمتر مورد اقبال قرار گرفته است و زیباییهای لفظی و معنایی آن، ناشناخته ماندهاند. آنچه در این مقاله بدان پرداخته شدهاست واکاوی مهمّترین رکن از ارکان فنون علم بیان یعنی فنّ تشبیه در دیوان نظامی است. مسالة اصلی این تحقیق، پاسخ به این سوال است که آیا توفیقی که نظامی در مثنویهایش یافتهاست در دیوان او نیز قابل مشاهده است؟ بدین منظور، تمام اشعار موجود در دیوان نظامی مطالعه شده، پس از استخراج تمام تشبیهات موجود در دیوان، برای هر یک از انواع تشبیهات موجود در فنّ تشبیه، توضیحات و مثالهایی از شواهد مستخرج ارایه شدهاست.
Among the techniques of rhetoric, simile has the most frequency in terms of variety and application. The invention of non-repetitive and at the same time imaginative similes has been widely flourished in the Azerbaijani style and has reached its peak in the Iraqi style period. Hakim Nizami Ganjavi has used this technique at its highest level. Unfortunately, due to the fame of Nizami's romantic masnavis, his poems include ghazals, odes, Qata`t and quatrains; It has been less favored and its verbal and semantic beauties have remained unknown. What has been discussed in this article is the analysis of the most important element of the art of rhetoric, that is, the art of analogies in the Nizamies book. The main issue of this research is to answer the question whether the success that Nizami found in his Masnavis can also be seen in his Diwan. For this purpose, all the poems in the Nizamies book were studied and after extracting all the similes in the book, for each of the similes in the art of simile, explanations and examples of the extracted evidence were presented.
خلاصه ماشینی:
نظامی نیز میفرماید: مزن باد صبا دامن بر آن زیبا قد رعنا تن چون جان پاکاندر درون پیرهن دارد (نظامی، 1380: 277) در بیت فوق، تن به جان(روح) پاک تشبیه شده است که تن: مشبّه(حسّی)، جان پاک: مشبّهٌبه(عقلی)؛ است.
نمونه هایی از دیوان نظامی: تردامنند جمله در این کهنه مزرعه سرگشته و اسیر گلو همچو آسیا (نظامی، 1380: 219) در بیت فوق، «جمله(مردمان)» مشبّه، «آسیا» مشبّهٌبه، «همچو» ادات تشبیه و «تردامن، سرگشته و اسیر گلو بودن» وجه شبه هستند.
نظامی نیز در دیوان خویش میفرماید: تا چو پروانه شوی بر سر این هفت چراغ شمع خورشید به خون تو معنبر گردد (نظامی،1380: 223) در این بیت، «ضمیر مستتر(تو)» مشبّه، «پروانه» مشبّهٌبه، «چو» ادات تشبیه و وجهشبه (عاشق و پاکباخته بودن)، محذوف است.
به عبارت دیگر، فقط یک وجه مشترک مابین مشبّه و مشبّهٌبه وجود داشتهباشد: چونکه شوم عاشق حسن تو من بشکفم از عشق تو همچون سمن (همان: 312) در این بیت، «ضمیر م (من)» مشبّه، «سمن» مشبّهٌبه، «شکفتن» وجه شبه و «همچون» ادات تشبیه است.
4-2-3 وجه شبه مرکّب در این قسم، یا چند صفت و ویژگی متعدّد برای وجه شبه میشود و یا خصوصیّت مشترک بین طرفین تشبیه، امری مرکّب است: پیش خیال روی تو چون شمع هر شبی در خدمت ایستادن و بگداختن خوش است (همان: 269) در بیت فوق، «ضمیر مستتر (من)» مشبّه، «شمع» مشبّهٌبه، « ایستادن و گداختن » وجه شبه و «چون» ادات تشبیه است.