چکیده:
تفکر راهبردی نیاز امروز همه سازمانها و بهویژه سازمانهای نظامی است. فرماندهان و مدیران سطوح عالی نیروهای مسلح ج. ا. ایران، بهمنظور خلق راهبردهای بدیع و موثر میبایستی با مهارت تفکر راهبردی آشنا بوده و آن را در فرآیند مدیریت خود در سازمان اعمال نمایند. بهمنظور بروز و ظهور تفکر راهبردی نیاز است زمینهها و بسترهای لازم در محیط سازمانی فراهم شود. در همین راستا هدف این تحقیق شناسایی الزامات تحقق تفکر راهبردی فرماندهان و مدیران سطوح عالی نیروهای مسلح است. این تحقیق کاربردی-توسعهای بوده و با روش، موردی-زمینهای انجام گرفته است. شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانهای و میدانی و ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده است. تعداد 9 نفر از خبرگان این حوزه در سطح نیروهای مسلح به شیوه هدفمند پس از رسیدن به اشباع نظری بهعنوان نمونه آماری انتخاب گردیدند. تجزیهوتحلیل اطلاعات با شیوه کدگذاری و استفاده از نرمافزار MAXQDA-2020، انجامشده و برای روایی پژوهش، مقبولیت، انتقالپذیری و تایید پذیری همچنین برای پایایی پژوهش، اعتبار پذیری پژوهش، توسط تیم پژوهش و در نهایت در یک کارگروه خبرگی مورد تایید قرار گرفته است. یافتهها بیانگر آن است که الزامات تحقق تفکر راهبردی فرماندهان و مدیران سطوح عالی ن. م در 5 مولفه و 58 شاخص شامل مولفههای ساختاری (8 شاخص)، منابع انسانی (9 شاخص)، فرهنگسازمانی (17 شاخص)، رهبری و مدیریت (8 شاخص) و عمومی (16 شاخص) جای میگیرد. الزامات پیشگفته میتواند بسترساز تحقق و توسعه تفکر راهبردی فرماندهان و مدیران برای آمادگی مزبور باشد و سبب نهادینهسازی تفکر راهبردی در بدنه اصلی و تصمیمگیر نیروهای مسلح خواهد شد.
Strategic thinking is the today's need of organizations, especially military organizations. In order to create innovative and effective strategies, the commanders and managers of the highest levels of the Armed Forces of Islamic Republic of Iran should be familiar with the skill of strategic thinking and apply it in strategic defense management. In order for strategic thinking to emerge, it is necessary to provide the necessary contexts and platforms in the organizational environment. In this regard, the aim of this research is to identify the requirements for realizing the strategic thinking of commanders and managers of the highest levels of the armed forces. This is an applied-developmental research and has been done with a case-based method. The method of information collection was library and field, and the data collection tool was a semi-structured interview. A number of 9 experts in this field at the level of the armed forces were selected as a statistical sample in a targeted manner after reaching theoretical saturation. Analysis of information with the method of coding and using the MAXQDA-2020 software was carried out for the validity of the research, acceptability, transferability and verifiability, as well as for the reliability of the research, the credibility of the research, by the research team and finally in a verified expert working group. The findings indicate that the requirements for realizing the strategic thinking of the commanders and managers of the highest levels of armed forces are placed, in 5 components and 58 indicators including structural components (8 indicators), human resources (9 indicators), organizational culture (17 indicators), leadership and management (8 indicators) and general (16 indicators). The aforementioned requirements can be the basis for the realization and development of the strategic thinking of commanders and managers for the aforementioned preparation and will cause the institutionalization of strategic thinking in the main and decision-making body of the armed forces.
خلاصه ماشینی:
الزامات منابع انساني خلق راهبرد خود نيازمند مديران و افرادي است که آموخته اند متفاوت بينديشند و براي مشتريان ارزش بيافرينند (٧ :٢٠١٦ ,Betz)، ليکن اين مهم خود نيازمند منعطف نمودن منابع انساني به معني توانايي ويژه سازمان ها براي مواجه و مقابله مناسب و به موقع در محيط هاي رقابتي و پويا ميباشد؛ انعطاف پذيري منابع انساني با توسعه قابليت هاي سرمايه هاي انساني، تجهيز بهتر کارکنان ، تسهيل فرآيندهاي مديريت و فراهم آوردن قابليت انطباق کارکنان با تغييرات محيطي، باعث ايجاد و تسهيل دسترسي به گزينه هاي راهبردي در سازمان ها ميگردند، امري که هدف غايي تفکر راهبردي ميباشد (کاوياني و همکاران ، ١٣٩٦: ٣١).
نمونه اي از مصاحبه مشارکت کنندگان پژوهش : مشارکت کننده اول : به موارد زير به عنوان مهم ترين الزامات پياده سازي تفکر راهبردي در نيروهـاي مسلح ميتوان اشاره نمود: - اشراف فرماندهان و مديران نيروهاي مسلح با مفاهيم تفکر راهبردي و روش هاي اجراي آن - ظرفيت سازي براي تحليل محيط رقابتي و ترسيم آينده - ظرفيت سازي جهت انعطاف پذيري بدنه تصميم گيري در نيروهاي مسلح در مسير حرکت به سوي خلاقيت و نوآوري - ابزارسازي فردي و سازماني جهت ايجاد قابليت تفکر و تصميم گيري در زمان - ظرفيت سازي جهت تبديل تهديد به فرصت - ظرفيت سازي جهت تبديل نقاط ضعف به نقاط قوت - تحليل دوره اي اثربخشي فعاليت ها به منظور انجام به موقع اقدامات اصلاحي مشارکت کننده دوم : در بعد سازماني علاوه بر اينکه لازم است نقش تفکر راهبردي به صورت مؤثر و ارزشمندي تعريف شده و جايگاه مناسبي در سازمان داشته باشد به گونه اي که به تفکرات راهبردي مديران بها داده شود، مجموعه عواملي مانند نياز سازماني، اهداف ، سياست ها، رسالت و مأموريت ، ساختار، منابع و پشتيبانيها، نيروي انساني، فرهنگ سازماني، آموزش ، شيوه نامه ها و دستورالعمل ها، قوانين و مقررات و تعاملات درون و برون سازماني و به طورکلي مؤلفه ها و عوامل حاکم بر محيط ، بر تقويت تفکر راهبردي مؤثر خواهند بود.