چکیده:
هدف پژوهش حاضر واکاوی مسئله خلافت در قرآن و به ویژه آیه سیام سوره بقره و ارتباط آن با مفاهیم بنیادین کلام سیاسی مانند مشروعیت است. روش پژوهش، تفسیر اجتهادی موضوعی و تحلیل محتوا بوده و بر این فرضیه استوار است که مفهوم خلافت در آیه سیام سوره بقره به معنای جانشینی نوعیه انسان از خداوند و نه تنها اولیا و یا جانشینی از پیشینیان میباشد، همانگونه که اکثر تفاسیر بر این نظرند. جانشینی نوعیه نیز میتواند به نحو مشکک و طیفگونه باشد، چنانکه تفسیر تسنیم بر این باور است. در میان تفاسیر معاصر دو رویکرد عام استخلاف از پیشینیان و استخلاف از خدا وجود دارد. در رویکرد استخلاف از خدا نیز سه رهیافت جانشینی انسانهای کامل، جانشینی نوعیه انسان و جانشینی نوعیه مشککه قابل احصاء است. براساس نتایج پژوهش حاضر، رویکرد نخست به همراه رهیافت اول رویکرد دوم، بر مشروعیت الهی محض، خلافت نوعیه بر مشروعیت مردمی و الهی مردمی و خلافت نوعیه مشککه انسان از خداوند که دیدگاه آیتالله جوادی آملی در تفسیر تسنیم است، به تقویت نظریه مشروعیت الهی- مردمی و مشارکت سیاسی فعال در عرصه حکومتداری اسلامی میتواند بینجامد. اسمیه و نه فعلیه بودن جمله «انی جاعل فی الارض خلیفه» و صفت مشبهه بودن جاعل، دلیل بر استمرار وجود خلیفه الله است. بر این اساس، مقام خلیفه اللهی انسان، صرفاً مربوط به تکوین نیست؛ بلکه بر جواز تصرف انسان در امور اجتماعی و حکومتی نیز دلالت دارد.
The purpose of the present study is to delve deep into the issue of caliphate in the Qur’an, especially in the 30th verse of Surah al-Baqarah and its relation with fundamental concepts in the political speech such as legitimacy. The research method is thematic Ijtihadi exegesis and content analysis, and it relies on the hypothesis that the concept of caliphate in the 30th verse of Surah al-Baqarah denotes succession of humankind from God and not only the saints or ancestors, as it is conveyed by many commentary books. Typical succession can also be equivocal and spectral as it is held by Tafsir-e Tasnim. Among contemporary exegeses, there are two general approaches called succession from ancestors and succession from God. In the latter, there are three approaches including succession of perfect humans, succession of a typical human, and succession of aequivocal type. According to the research results, the first approach along with the first perspective of the second approach, absolute divine legitimacy, a type of caliphate based on public and divine legitimacy, and the equivocal type of human caliphate from God that is Ayatollah Javadi Amoli’s view in Tafsir-e Tasnim, can contribute to strengthening the theory of divine-public legitimacy and active political participation in the realm of Islamic governance. Since the verse “I am going to place a successive authority on earth” is noun not verb phrase and the term Ja’il is a constant attribute, it conveys the consistency of Caliph of Allah. Accordingly, the state of caliph of Allah for humans is not merely related to creation, but it also implies a permission for them to get involved in social and governmental issues as well.
خلاصه ماشینی:
روش پژوهش، تفسیر اجتهادی موضوعی و تحلیل محتوا بوده و بر این فرضیه استوار است که مفهوم خلافت در آیه سیام سوره بقره به معنای جانشینی نوعیه انسان از خداوند و نه تنها اولیا و یا جانشینی از پیشینیان میباشد، همانگونه که اکثر تفاسیر بر این نظرند.
پژوهش حاضر با روش تفسیر اجتهادی موضوعی و بر پایه تحلیل محتوا به بررسی و تحلیل آیات خلافت و به ویژه آیه 30 سوره بقره پرداخته و ارتباط آن با بروندادهای سیاسی خاص را پژوهیده است.
فرضیه پژوهش آن است که خلافت در آیه یاد شده، به مفهوم جانشینی انسان از خداوند به نحو مشکک و مدرج و به صورت طیفگون است؛ اما در آیات دیگر گاه به همین معنا و گاه به مفهوم دیگر است و این نظریه تفسیری که در تفسیر تسنیم نیز نمود یافته، تقویتکننده مشروعیت الهی- مردمی و مشارکت سیاسی فعال است.
3. پیشینه پژوهش برخی تحقیقات با رویکردهای ویژه خود به بررسی مفهوم خلافت در قرآن پرداختهاند؛ از جمله میتوان به پژوهشهای خلافت انسان در قرآن (زمانی، 1378)، خلافت انسان در قرآن (فاریاب، 1391)، انسان و عمومیت خلافت الهی (میرزایی، غفاری و کمالی، 1395)، خلافت انسان و مبانی قرآنی آن از دیدگاه ملاصدرا (شجاری، 1391) و بررسی مقایسهای نظریه خلافت انسان در قرآن و نظریه انسان کارگزار جان لاک 1 (سلیمانی، 1381) اشاره کرد؛ اما اکثریت این تفاسیر، یا اشارهای به ابعاد و بروندادهای سیاسی آن نکردهاند، یا آنکه صورتبندی کاملی ارائه ندادهاند.
از منظر وی، انسان به عنوان جانشین خداوند حاکم بر سرنوشت خود شده است؛ به طوری که قرآن کریم این خلافت را امانت الهی معرفی کرده است.