چکیده:
تمام کتاب کنونی تفسیر منسوب به امام حسن عسکری (ع) و نیز بخش قابل توجهی از روایات کتاب احتجاج منسوب به طبرسی، به نقل از یک راوی، با نام «محمد بن قاسم جرجانی» یا «محمد بن ابی قاسم استرآبادی»، معروف به «ابیالحسن جرجانی مفسر» است. این شخص در منابع رجالی و تراجمی شیعه ی امامیه، مجهول میباشد و اطلاعات قابل توجهی از وی بیان نشده است. پس لازم است این راوی، شناسایی و ترجمه شود. این کار، چندین فایده دارد: اول اینکه تکلیف کتاب تفسیر و بخشی از احتجاج، از نظر هویتِ رجالی راوی آنها روشن میشود. دوم اینکه تاریخ نقل و انتقالات این کتابها گویا میگردند. سوم اینکه ممکن است برخی از مناقشات پیرامون این دو کتاب، مرتفع و یا از آن سو، مناقشات جدیدی ایجاد گردند. بنابراین اکنون مهم است پرسیده شود: 1ـ آیا «محمد بن قاسم جرجانی» یا «محمد بن ابی قاسم استرآبادی» یک شخصیت و با اسامی دوگانه هستند که بر اثر تصحیف ایجاد شدهاند یا خیر؟ 2ـ چه اطلاعاتی در دیگر منابع غیررجالی و تراجمی از ایشان وجود دارد؟ 3ـ تاریخ و ترجمهی این راوی تفسیر چگونه است؟ پژوهش حاضر به وسیله ی برخی اطلاعات و شواهد جنبی به بررسی تاریخ و ترجمه ی ابوالحسن جرجانی مفسر پرداخته است تا حتیالامکان شرح حال و یک بررسی رجالی از وی ارائه دهد.
All of the current interpretation book attributed to Imam Hasan Askari (AS), as well as a significant portion of the narrations in the book “Al-Ihtijaj” attributed to Tibrisi, are quoted from a narrator named “Muhammad ibn Qasim Jorjani” or “Muhammad ibn Abi Qasim Astarabadi," known as “Abu al-Hasan Jorjani, the commentator.” This individual is unknown in Shiite Imamiyah Rijal and biographical sources, and significant information about him is not mentioned. Therefore, it is necessary to identify and translate this narrator. This task has several benefits: Firstly, it clarifies the identity of the narrator of the interpretation book attributed to Imam Hasan Askari (AS) and parts of “Al-Ihtijaj.” Secondly, it sheds light on the history of the transmission and conveyance of these books. Thirdly, it may resolve some of the debates surrounding these two books or potentially give rise to new discussions. Now, it is important to ask the following questions: 1. Is “Muhammad ibn Qasim Jorjani” or “Muhammad ibn Abi Qasim Astarabadi” one personality with dual names that have arisen due to a scribal error, or not? 2. What information exists about them in other non-Rijal and biographical sources? 3. How is the history and translation of this interpreter-narrator? The present study examines the history and translation of Abu al-Hasan Jorjani, the commentator, using some peripheral information and evidence, aiming to provide a biography and a Rijali analysis of him as far as possible.
خلاصه ماشینی:
بنابراين اکنون لازم است پرسيده شود: ١ـ آيا اين دو نام ، يعني «محمد بن قاسم جرجاني» و «محمد بن ابي قاسم استرآبادي» وجود خارجي و هويت تاريخي داشته اند؟ ٢ـ آيا آن ها يک شخصيت هستند و اسم دوگانه ، بر اثر تصحيف کتابت ايجاد شده يا دو نفر ميباشند؟ ٣ـ چه اطلاعاتي در ديگر منابع غيررجالي و تراجمي از وي وجود دارد؟ ٤ـ تاريخ و ترجمه ي وي کدام است ؟ پيشينه پيرامون تفسير منسوب به امام حسن عسکري (ع ) گفتگوهاي اجمالي و اشاراتي انتقادي در برخي از منابع متقدم و متأخر صورت گرفته است (نک : داماد، ١٣٩٧: ١٨٨ ـ ١٢١؛ بلاغي، بيتا: ١ / ٤٩؛ شوشتري، ١٤٠١ق : ١ / ١٥٢ ـ ٢٢٨؛ شعراني، ١٣٨٦ش : ١٠ / ٥٨٠).
بنابراين مشايخ و اساتيد روايي ابوالحسن جرجاني با توجه به تفسير عسکري و نيز چند روايت متفرقه ي ديگر غير از تفسير، اين گونه است : (به تصویر صفحه مراجعه شود) ٦ـ١ـ ابويعقوب يوسف بن محمد بن زياد جداي از روايات تفسير که مشترک ميان يوسف و علي هستند و پيش تر اشاره شد، هيچ روايت ديگري از يوسف يافت نشد؛ به اين معني که از يوسف بن محمد بن زياد، تنها همين حدود سي روايت که در آثار صدوق و مخصوصاً عيون اخبار الرضا (ع ) موجودند (عيون ١٢ عدد، معانيالاخبار ٥ عدد، توحيد و امالي هر کدام ٣ عدد، علل - الشرايع ٢ عدد و صفات الشيعه ، فقيه و خصال ، هر کدام ١ عدد) و نيز روايات نسخه ي خطي کنوني تفسير عسکري که منقول از وي ميباشد، هيچ اثر ديگري از وي در منابع اماميه وجود ندارد.