چکیده:
دین ازجمله مباحثی است که متصف به حق و باطل میشود. تشخیص دین حق از باطل برای انتخاب دین و عمل به آموزههای آن برای رسیدن به سعادت ابدی اهمیت فراوانی دارد؛ عقل بهترین معیار برای این امر است. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی در صدد ارایه مستنداتی برای انتخاب دین معقول است. عقل، انسان را در انتخاب دین مختار قرار نداده؛ بلکه انسان را ملتزم به انتخاب دینی میکند که از حیث مبدا و عدم ستیز آموزههای آن با حکم عقل از سلامت کامل برخوردار باشد. انکار دین و پذیرش هر نوع دینی و حق دانستن همه آنها در زمان حاضر قابل دفاع نبوده و با معیار عقل سازگار نیست؛ ازاین رو باید از بین ادیان موجود دین حق را برگزید. ادیان یهودیت و مسیحیت به علت تحریف در کتب آسمانیشان، انحراف از اصالت خویش و وجود آموزههای مخالف عقل در آنها الزامی در پذیرش چنین ادیانی از سوی عقل نیست؛ بلکه چه بسا مورد نکوهش عقل نیز هست. اسلام تنها دینی است که مورد تایید عقل بوده و معیارهای انتخاب دین حق را دارا است.
Religion is among the topics that are described as truth and falsehood. In order to attain eternal felicity through adopting a religion and adhering to its teachings, the discernment of true religion from false one holds great importance; Since there is nothing better than Reason, as a measurement, to select a true religion. The present study, providing a descriptive-analytical method, aims to present rational evidence for selecting and adopting a true religion. Reason does not leave humans free in adopting a religion they want; rather, it obliges them to select a religion that its origin and teachings are not in contradiction with the dictates of Reason. Likewise, denying religions, accepting any kind of religion, and considering all of them, in the present time, as true are not compatible with Reason. The true religion, therefore, must be selected among the existing religions. Judaism and Christianity, due to distortions in their holly scriptures, deviation from their originality, and some their teachings which are in contrary to Reason, not only have no rational obligation to accept, but may also be condemned by Reason. Islam is the only religion that has been affirmed by Reason and possesses the criteria for selecting the true religion.
خلاصه ماشینی:
برخی از آیات عبارتنداز: آیه 137 بقره، 85 و 19 الی 22 آلعمران و آیه 65 مائده که بر ضرورت ایمان به نبوت پیامبر اسلام( در دوران خاتمیت اشاره دارند؛ اما دلیل عقلی که بر بطلان آن اقامه شده است این است که پلورالیسم دینی مستلزم تناقض است؛ زیرا اگر همۀ ادیان حق و مطابق با واقع باشند، در آن صورت نظریه تناسخ و معاد در بحث حیات پس از مرگ و توحید و تثلیث و ثنویت در باب خداشناسی باید صحیح باشند، که اجتماع نقیضین لازم میآید؛ لکن اجتماع نقیضین باطل است پس تمام باورهای ادیان نمیتواند صحیح باشد (خسروپناه، 1390، ج1، ص414) علاوه بر اینکه از حقانیت مطلق تمام ادیان یک نوع ابهام در عقاید لازم میآید به این معنا که اگر قرار باشد تمام ادیان حق باشند؛ پس در حوزه اعتقادات و ایمان هیچ امر باطلی وجود نخواهد داشت و با نفی مطلق باطل، حق هم منتفی میگردد و نتیجه این میشود که حق و باطل در ادیان هیچ معنا و مفهومی نخواهد داشت و لازمه آن این خواهد بود که ادیان نه حقاند و نه باطل و این حکم به دلیل استحاله ارتفاع نقیضین باطل است.
دکتر بوکای مخالفت برخی از مطالب عهد عتیق را با وقایع تاریخی و نسبت دادن آنها را به داستانسرایان نویسندگان این کتاب اینگونه بیان میکند: «آنچه «عهد عتیق» راجع به موسی و سران خانوادههای یهود حکایت میکند، محتمل است با جریان تاریخی وقایع کاملاً تطبیق نکند، لیکن داستانسرایان توانستهاند در موقع نقل شفاهی آن تااندازهای جهت پیوند حوادث بسیار مختلف، لطف کلام و تخیّل به خرج دهند و موفق شدهاند آنچه در آغاز جهان و بشریت گذشته است، رویهمرفته بهصورت یک تاریخ عرضه نمایند» (همان، ص17) کتابی که توسط نویسندگان مجهول داستانسرایی شده باشد افزون بر اینکه نمیتوان بهعنوان کتاب خدا به آن تمسک جست، نهتنها صلاحیت هدایتگری را ندارد؛ بلکه انسان را از راه حق دور نموده و باعث بدفرجامی انسان میگردد.