چکیده:
سده نوزدهم میلادی از مقاطع مهم و تأثیرگذار تاریخ ایران میباشد. ظهور قدرتهای بزرگ اروپایی و دخالتهای گستردهی آنها در امور داخلی ایران از یک سو استقلال سیاسی- اقتصادی کشور را تهدید کرد و از سوی دیگر روشنفکران ایرانی را با علوم و فنون غربی آشنا نمود. موقعیت سوقالجیشی ایران که در همسایگی دو ابر قدرت آن زمان روسیه و انگلستان قرار گرفته بود و رقابت این دو کشور برای کسب منافع بیشتر موجب امضاء پیماننامهها و واگذاری امتیازات به آنها گردید. سفراء و نمایندگان اروپایی با بررسی اوضاع جغرافیایی و منابع کشور ایران به تألیف آثاری دست زدند که هرچند عمدتاً در خدمت منافع ملی کشور متبوعشان بود، میتواند از جنبههایی در خور توجّه باشد،اما در استفاده از آن ها باید دقت کافی کرد.نتایج ویافته های این تحقیق نشان می دهد که گزارش و آثار سیاحان و سفراء انگلیسی از جامعه ایران عصر ناصری که به استبداد نهاد هیأت حاکمه، ضعف و بیخبری مردم از اوضاع جهانی، اختلافات داخلی بین قومیّتهای مختلف، عوامل انحطاط و عقبماندگی ایران اشاراتی کردهاند، نقد و بررسی شود.
The nineteenth century AD is one of the most important and influential periods in the history of Iran. The emergence of great European powers and their extensive interference in the internal affairs of Iran on the one hand threatened the political-economic independence of the country and on the other hand introduced Iranian intellectuals to Western science and technology. Iran's strategic position, which was adjacent to the two superpowers at the time, Russia and Britain, and the two countries' competition for greater benefits led to the signing of treaties and the concession of concessions to them. European ambassadors and representatives, examining the geographical situation and resources of Iran, began to compile works that, although mainly serving the national interests of their respective countries, can be considered in some respects, but their use must be carefully considered. This study shows that the reports and works of British tourists and ambassadors from the Nasserite Iranian society, which pointed to the tyranny of the governing body, the weakness and ignorance of the people about the world situation, internal differences between different ethnicities, factors of Iran's decline and backwardness , Be reviewed.
خلاصه ماشینی:
موقعيت سوق الجيشي ايران که در همسايگي دو ابر قدرت آن زمان روسيه و انگلستان قرار گرفته بود و رقابت اين دو کشور براي کسب منافع بيشتر موجب امضاء پيمان نامه ها و واگذاري امتيازات به آن ها گرديد.
قابل ذکر است که تمام نوشته هاي سياحان و سفرنامه نويسان چندان مورد اعتماد نيست ،چون آن ها نماينده ي سياسي کشور متبوع خود بودند و نقش عمده اي هم در مناسبات سياسي دو کشور ايفاء مي نمودند و ممکن است از نوشتن برخي حقايق هم خودداري کرده اند و حتي در آثار برخي از آن ها توهين و اهانت نسبت به ايران و جامعه ي ايراني ديده مي شود.
(مخبرالسلطنه ،بي تا٣\١٣١): با وجود صرف هزينه هاي فراوان اين کشتي هرگز مورد استفاده دولت ايران براي تثبيت حاکميتش در منطقه واقع نشد تا آنجا که پس از يک سال شاه که از صرف خواست تادرباره آنها تصميم گيري کند.
(ويلسن ،١٣٦٨: ٤٦چنانکه در منابع هم آمده است هرچند ناصرالدين شاه از فهم سياسي نسبتا خوبي برخوردار بود و با سفر به فرنگ از چگونگي حکومت داري ساير کشورها مطلع شده بود اما در اجراي اصلاحات سياسي و اجتماعي تعلل مي ورزيدند و در دوره ي پنجاه سال سلطنت او با اينکه صدراعظم هاي اصلاح طلبي چون ميرزا حسين خان قزويني علاقه ي خود را به اصلاحات نشان دادند اما برنامه هايشان ناتمام باقي ماند.