چکیده:
در برخی از موارد افراد با انگیزه های مختلف از جمله کار، مسافرت، اختلاف خانوادگی و یا هر دلیل دیگری اقامتگاه و محل سکونت خود را ترک می نمایند و بعداز مدتی خبری دال بر حیات ایشان به دست نمی رسد؛ چنین شخصی از نظر فقه و حقوق اسلامی غایب نامیده می شود. در این پژوهش به بررسی استحقاق نفقه زوجه ی مفقود که با حکم حاکم، شرعاً از عقد نکاح مفقودخارج شده، از دیدگاه مکاتب خمسه پرداخته شده است و در ادامه با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی درصدد پاسخی مناسب به این پرسش است که آیا زوجه غایب که به حکم حاکم مطلقه میشود در ایام عدّه مستحقّ نفقه است؟ یافتههای این پژوهش نشان می دهد که اگر جدایی زوجین، ناشی از حکم حاکم شرع به طلاق باشد، زوجه ی مفقود در ایام عدّه، مستحقّ نفقه خواهد بود، چرا که هر زنی در ایام عدّهطلاق مستحّق نفقه است و هیچ دلیلی بر استثنای زوجة مفقود وجود ندارد ولی چنانکه این جدایی، حاصل حکم به موت فرضی مفقود باشد، طبق قواعد فقهی، زوجه، مستحقّ نفقه نخواهدبود چرا که زن در ایام عدّهوفات مستحقّ نفقه نیست.
In some cases, people leave their place of residence for various motives, such as work, travel, family dispute, or any other reason, and after a while there is no news of their existence; such a person is called an absentee in Islamic jurisprudence and law. In this research, the alimony entitlement of the missing man's wife, who has been legally removed from the missing man's marriage contract by the ruler's ruling, has been investigated from the perspective of Khamsa religions, and then, by using the descriptive and analytical method, it tries to give an appropriate answer to the question whether the absent wife who is divorced by the ruling of the ruler is entitled to alimony during the days of Adah? The findings of this research show that if the couple's separation is due to the decree of divorce, the missing man's wife will be entitled to maintenance, because every woman deserves maintenance during the days of divorce, and the missing man's wife is no exception. However, if this separation is the result of assuming the death of her husband, according to jurisprudence, the wife will not be entitled to alimony because a woman is not entitled to alimony during the days of her husband's death.
خلاصه ماشینی:
و اگر به دليل دفاع از اين حق ، حکم به جدايي و فسخ رابطۀ زوجيت داده شود، معنايي نخواهد داشت که از وجوب نفقه بر ذمه زوج يا ولي او در ايام عده سخن گفته شود و از طرفي بايد توجه داشت که در حالت عادي وقتي زوجين حاضر هستند و کسي مفقود نشده است ، تنها در صورت رجعي بودن طلاق در ايام عده زوجه مستحق نفقه است و در صورت بائن بودن طلاق، زوجه مستحق نفقه نمي باشد.
لذا براي مدت تربص زوجه هم زماني تعيين شده - است ؛ يعني، هر چند پرداخت نفقه از سوي ولي يا منفق متبرع، سال ها قابليت پرداخت داشته باشد، زوجه حق دارد بعد از چهار سال با وجود امکان پرداخت نفقه ، تقاضاي جدايي و فسخ عقد نکاح و ازدواج با فرد ديگر را داشته باشد چرا که تمام حقوق او منحصر در حقوق مالي مثل نفقه نيست ، اما مسأله مهم تر و نکته ي سوم اين است که : اگر بعد از چهار سال، زوجه مايل به صبر بيشتر نبود و خواستار جدايي از رابطه زوجيت با مفقود و ايجاد رابطۀ زوجيت با مرد ديگر شد، اين جدايي تحت چه عنوان شرعي بايد صورت بپذيرد؟ آيا او به سبب حکم به موت فرضي زوج خود از رابطه زوجيت با مفقود رها مي شود يا به وسيلۀ طلاق توسط حاکم يا وليمفقود يا خود زوجه ؟ چرا که اگر فسخ رابطۀ زوجيت به وسيله حکم بموت فرضي باشد، پرداخت نفقه معني نخواهد داشت .