چکیده:
پژوهش حاضر به چگونگی طراحی و کاربرد عناصر تصویری در برنامههای تلویزیونی و استفاده از این عناصر، در برنامههای آموزشی ویژه مخاطب کودک میپردازد. هدف از این پژوهش ارتقا و بهبود کیفیت برنامههای کودک تلویزیون با رویکرد آموزشی از طریق شناخت بهتر و به کارگیری صحیح عناصر تصویری در این برنامههاست. این پژوهش به روش کتابخانهای به موضوع یادشده پرداخته است. بر اساس نتایج به دست آمده، استفاده صحیح و به جای عناصرتصویری نظیر: فضا، خط، شکل، رنگ، رنگمایه، حرکت و ریتم در یادگیری بهتر و بیشتر کودکان از برنامههای آموزشی کودک نقش بسزایی دارد.
این پژوهش به تحلیل چگونگی به کارگیری عناصر تصویری در دو برنامه تلویزیونی ردپای آبی و خاله شادونه پرداخته است. ویژگیهای مثبت و منفی بصری این دو برنامه نشان میدهد عناصر تصویری در برنامه ردپای آبی در اکثر نماها بر اساس اصول علمی و زیبایی شناسانه به کار گرفته شدهاند در حالی که در بسیاری از نماهای خاله شادونه عناصر تصویری به صورت نادرست و غیر علمی به کار رفتهاند.
The present research deals with the way in which visual elements are designed and applied in TV programs, especially in the educational programs whose audience are mainly children. The aim of this research is to explore ways to develop and improve the quality of TV programs designed for children drawing upon the educational approach to the better understanding and proper application of the visual elements in these programs. The research has been conducted by making use of the library research method in treating the subject in question. The findings of the research show that the appropriate application of visual elements such as space, line patterns, shape, color, tone, movement, and rhythm play a significant role in making children learn better and more efficient from watching children’s TV educational programs.
The present research has an analytical approach to the way in which visual elements are applied in the two children’s TV programs “Blue's Clues” and “Khale/Aunt Shadooneh”. The positive and negative visual features of these two TV series show that the visual elements in the former program have been applied on the basis of scientific and aesthetic principles as far as symbolism is concerned, whereas in most symbols of “Khale Shadooneh” visual elements have not been used properly and in a scientific way.
خلاصه ماشینی:
در برنامهسازی تلویزیونی برای کودک، عناصر تصویری مانند نور، خط، شکل، رنگ و رنگمایه، جهت آموزش بهتر به کودکان، چگونه باید مورد استفاده قرار گیرند؟ چهارچوب نظری پژوهش چهارچوب نظری این پژوهش بر اساس نظریات زیر استوار است الف) فضای تجسمی ژان پیاژه 1 بر اساس این نظریه پیاژه معتقد است " فضا از یک مرحله عملی میگذرد تا به شکل فاعلی و سپس عینی درآید، آن هم قبل از آنکه به سطح تجسمی نائل گردد".
نتایج تحقیقات نشان داد "اگرچه برنامههای کودک که در آن از تأکیدات بصری مانند حرکات سریع دوربین و کاتهای پی در پی استفاده شده است، توجه زیادی را به خود جلب میکند اما این تکنیکها درک محتوا را برای کودکان زیر 7 سال بسیار سخت میسازند.
پرسپکتیو یکی از مهمترین نشانههای عمق در تصاویر است، اما باید این نکته همواره توجه شود که در برنامههای تلویزیونی ویژه کودکان زیر هفت سال، تصویر باید «پرسپکتیو ساده و قابل درکی برای کودک داشته باشد» (ابراهیمی،1367، ص74).
(Calvert, 2006, P7) بنابراین، عنصر حرکت یکی از ویژگیهایی است که برنامه را برای کودکان جذابتر ساخته و در جلب توجه کودک و درگیر کردن او با موضوع مورد آموزش مؤثر است.
اصل تأکید که اصلی مهم وکاربردی در برنامههای آموزشی است، متأسفانه در این برنامه، تنها از طریق عنصر حرکت به وجود آمده است و از توان بصری دیگر عناصر تصویر همچون رنگ، رنگمایه و خط برای ایجاد تأکید بر سوژه یا موضوع مورد نظر بهرهای گرفته نشده است.
Calvert, Sandra L, (2006) Production Features as Scaffolds for Children’s learning: Lessons for Instructional Design.