چکیده:
شهر مدینه در چهارمین هه حیات اسلامی ود گرفتار ترکیب ناهمگون
جمعیتی شدده بود. مردم مسلمان مهاجر و انصار غلامان» کنیزان و اعراب بادیهنشین
هر کدام گرایشهای سیاسی و فرهنگی ام خود را داشنند. از طرف دیگر با ورود
سیل غنایم به مدینه و تبعیض در تقسیم آن» فاصله بین طبقات تشدید شد. در چنین
هنگامی با زویکار آمدن غشمان به غنوآن سومین خلیفة مسلمانان و اعمال سباستهای
قبیلهای و اشرافی علل انزجار سلمین پاکباخته و طبقات پایین جامعه را فراهم آورد
و اصرار وی بر مواغع غلظش باعث قتل او شد. حضرت علی(ع) در این هنگام
تلاشهای اصلاح طلیانهای را برای تعدیل اوضاع شروع کردند» اما نفود پیش از حد
امویها در تصمیمگیریهای خلیفه مانع از تحقق خواستهای آن حضرت شد و در نهایت
آنچه اتفاق افتاد نتیجة یک حرکت تودهای بود که هیچکس فادر به کنترل آن نبود.
إن مدینة المدنیة المنورة فی عقدها الرایع الاسشلامی کانت قد أبتلیت بجماعات غیر
متناسقة» حیث أن المسلمین المهاجرین و الانصارء الغلمان» الجاریات و عرب البادیةکل
مجموعة منهم کانت لها میول سیاسیة وا خاصة بها. و من جهة أخریٰ مع دخول
الخنائم الکثیرة الی المدنیة و التبعیضن فی تقسیمهاء اسعت رقعة الفواصل بین الطبقات.
فن هذه الفترة ترافقت مع وصول عثمان الی الحکم بصفته الخلیفة الثالث للمسلمین و
لتطبیقه السیاسة القبلیة الارستقراطیة أصبح سببا فی اتزجار و غضب المسلمین الهاد
بالاضافة الی الطبقة المحرومة الفقیرة من المجتمع؛ ثم اصرار عثمان علیٰ مواضع أخطاثه
کل ذلک أدیٰ إل قتله. الامام علی(ع) فی هذه الفترة بدا یحاول مصلحا تسویة الاوضاع
السائدة» و لکن النفود الکبیر لالأمویین فی اتخاذ القرارات من قبل الخلیفة أصبح حاجزا
لتحقیق نوایا و أهداف الامام(ع)› و فی التتیجة الذی حدث کان بسبب حرکة شعبیة لم
یکن باستطاعة أحل السیطرة علیها.