چکیده:
در صحبتهای روزمره مفهوم اخلاق فراوان بکار برده میشودء بدون اینکه منظور از آن کاملا روشن شود. این مفهوم پیچیده است و به روشنسازی بیشتری نیاز دارد. اخلاق بهعنوان تنظیم کننده روابط میان انسانهاء همواره از اهمیت بسیاری برخوردار بوده است. در مدیریت نیز این سازوکار درونی» بدون آنکه نیاز به اهرمهای بیرونی داشته باشدء قادر است تا عملکردهای اخلاقی را در کارکنان تضمین نموده و سازمانی اخلاقی به وجود آورد. نقش اخلاق در عملکردها و رفتارهاء در تصمیم گیریها و انتخابها و در برخوردها و ارتباطات مهم و تعیین کننده است و ازاینروست که امروزه بحث اخلاقیات و مدیریت یکی از مباحث عمده رشته مدیریت گردیده است. اخلاق حرفهای سبکک چگونه زیستن و چگونه رفتار کردن در یک تخصص و در یک محیط تخصصی اعم از فردی و سازمانی را تعیین میکند؛ و بهمانند نردبانی است که اگر سازمانی پلههای آن را درست و گامبه گام بردارد به قله موفقیت دست مییابد. بدین صورت که امروزه مهمترین متغییر در موفقیت سازمانها اخلاقی حرفهای دانسته شده است که ضعف در آن منجر به کاهش ارتباطات و افزایش زیان در سازمان میشود. مدیر باید از نظر اخلاقی جوی سالم برای کارکنان در سازمان به وجود آورد. این امر نیازمند وجود رهبری با اخلاق حرفهای بالا است. بر این اساس در پژوهش حاضر به نقش اخلاق حرفهای در موفقیت سازمانهای آموزشی خواهیم پرداخت و مقاله حاضر بر آن است تا «اخلاق حرفهای» را تعریف کند. «ویژگیها و اصول اخلاق حرفهای و تعهدات اخلاقی مدیران و رهبران آموزشی را بیان نماید. اهمیت و ضرورت اخلاق حرفهای در سازمانهای آموزشی را بیان کرده و مولفههای الگوی نظام مدیریت اخلاقی و اخلاق حرفهای را شرح دهد؛ و در انتها با بیان توقع و انتظارات از دانش اخلاق حرفهای، موانع رشد اخلاق حرفهای در سازمانها را بیان نموده و راهکارهایی را بهمنظور توسعه و رشد اخلاقق حرفهای در سازمانهای آموزشی اراثه کند.