چکیده:
دشمنان اسلام به دو طریق اساسی «برون دینی» و «درون دینی» تلاش نمودهاند تا بر عصمت انبیاء خدشه وارد نمایند. آنان با روشهای مختلف سعی میکنند تا با گناهکار جلوه دادن آن بزرگواران، بر این اصل کلیدی دینی خدشه وارد نمایند. جا دارد در مورد عصمت انبیاء و شبهات پیرامون آنان، پژوهشهایی سامان یابد تا مسئلهی عصمت آنان را بهصورت شفاف و مستند بیان تبیین شود و از این رهگذر به شبهات مربوطه نیز پاسخ داده شود. در این نوشته عصمت حضرت سلیمان از منظر مفسران فریقین واکاوی شده و با تمسک به ادلهی عام و خاص به اثبات رسیده و شبهات پیرامون آن حضرت مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. اطلاعات با روش اسنادی، گردآوری و با شیوه توصیفی - تحلیلی پردازش شد. دستاورد پژوهش این است: غالب مفسران فریقین به عصمت عملی حضرت سلیمان باور دارند. شیعه قائل به عصمت مطلق و اهلسنت قائل به عصمت نسبی آن بزرگوار میباشند و باور خویش را به ادلهی عام و خاص اعم از عقلی و نقلی مستند نمودهاند. غالب شبهات مطرح شده در این حوزه، مرتبط به صدور ترک اولی از آن حضرت میباشند و برخی از آنها حتی از گردونهی ترک اولی هم خارجند. بر این اساس، عصمت آن حضرت، حقیقتی انکارناپذیر میباشد.
AbstractThe enemies of Islam have tried to harm the infallibility of the Prophets (PBUT) in two basic ways, “extra-religious” and “intra-religious”. They try to damage this key religious principle by making those nobles look guilty in different ways. There is a place to conduct research on the infallibility of the Prophets and the doubts surrounding them, so that the issue of their infallibility can be explained in a clear and documented manner, and in this way the related doubts can be answered. In this article, the infallibility of the Prophet Solomon (PBUH) has been analyzed from the point of view of the exegetists of the two major sects of Islam, and it has been proven by adhering to general and specific evidence, and the doubts surrounding him have been criticized and investigated. The information was collected through documentary method and processed by descriptive-analytical method. The result of the research is this: Most of exegetists of the two major sects of Islam believe in the practical infallibility of the Prophet Solomon (PBUH). Shias believe in absolute infallibility and Sunnis believe in relative infallibility. They have documented their belief with general and specific evidence, both intellectual and narrative. Most of the doubts raised in this area are related to the issuance of “Abandoning the Better” (Tark al-Awla) by the Prophet and some of them are even out of the borders of “Abandoning the Better”. On this basis, the infallibility of the Prophet is an undeniable truth.
خلاصه ماشینی:
بررسی نظرات از بررسی مجموع نظرات مفسران شیعه در مورد عصمت حضرت سلیمان میتوان گفت: تنها ترک اولی صورت گرفته است و یا حتی ترک اولی نیز نبوده است، ولی در برخی از تفاسیر شیعه از واژهی «ذنب» و «زلل»، به گونهای استفاده نمودهاند که گویا باور به صدور گناه از حضرت دارند (نهاوندی، 138۶: ۵/ 3۴۵) ولی علامه طباطبایی در تفسیر خود، از واژهی «ذنب» که برای گناه نبی معنا شده است، با جستجویی که در آثار وی شد، بهدست آمد که علامه به گناهکار بودن حضرت باور ندارد، بلکه آن را ترک اولی تفسیر کرده است (طباطبایی، 1390: 1۵/ 2۵9) همچنین وی در ذیل آیهی 31 سورهی ص آورده است: «حقیقت عبادتى، حضرت را از عبادتى دیگر بازداشته، چیزى که هست نماز در نظر وى مهمتر از آن عبادت دیگر بوده است» (طباطبایی، 1390: 17/ 203) از اینرو گویا علامه به ترک اولی باور دارد.
(قرطبی، 13۶۴: 7/ 3۶) بر این اساس از تفاسیر فریقین در تفسیر آیهی فوق به دست میآید حضرت محمد باید در اصول دین از پیامبران پیشین خود که در این آیه نام برده شده پیروی نماید؛ البته در مصداق پیروی کردن، میان فریقین اختلاف نظر وجود دارد، ولی در مجموع میتوان عصمت حضرت سلیمان را از این آیه برداشت نمود؛ زیرا از یک سو ایشان را خداوند هدایت نموده و از سوی دیگر به پیروی از ایشان دستور داده است.