چکیده:
جامعه یک«موجودیت اجتماعی»است و اگر تصور کنیم که تزریق اندکی تسهیلات میتواندضامن استحکام اجتماعی باشد،اشکارا به خطا رفتهایم.نیل به استحکام یا ظرفیتسازی متضمن تغییراتت اجتماعی وبهتر بگوییم توسعه است و این در شرایطی حاصل میشود که تمامی مولفههای 61 گانه استحکام اجتماعی(یا سازمانی)پابهپای هم و بگونهای متوازن در کانون توجه رهبران قرار گیرد
خلاصه ماشینی:
"نیل به استحکام یا ظرفیتسازی متضمن تغییراتت اجتماعی وبهتر بگوییم توسعه است و این در شرایطی حاصل میشود که تمامی مولفههای 61 گانه استحکام اجتماعی(یا سازمانی)پابهپای هم و بگونهای متوازن در کانون توجه رهبران قرار گیردواژههای کلیدی استحکام اجتماعی،توسعه،برنامهریزی فرهنگیمقدمه ایران اسلامی یکی از حساسترین شرایط خود را در سالهای پس از انقلاب شکوهمند اسلامی سپری میکند.
8. (Intervention) گستره و عمق شور آفرینی در مردم از طریق بسیج کردن آنها،آموزش مدیریت،ارتقای سطح آگاهی وانگیزش،با هدف تقویت جامعه چقدر است؟آیا منابع درونی و بیرونی،صدقات و کمکهای خیریه باعث سطح وابستگی و ضعف جامعه میشود یا اینکه با به چالش کشاندن جامعه زمینه تقویت هرچه بیشتر آنرا فراهم میسازد؟آیا چنین مداخلهای پایدار است یا اینکه به تصمیمهای اشخاص اهداکنندهای بستگی دارد که اهداف و مقاصد اجتماعی خاصی را دنبال میکنند؟هرگاه جامعهای برای انگیزهبخشی به توسه،منابع بیشتری در اختیار داشته باشد اقتدار و استحکام اجتماعی آن افزایش مییابد.
نشانگرها عبارتند از: *امانتداری *وفاداری *صداقت *شفافیت و صراحت اعتماد و وفاداری بیشتر در درون یکجامعه،به معنای ظرفیت اجتماعی بیشتر است(تقلب،فساد،اختلاس، رشوهخواری و اسراف منابع جامعه،همه و همه تضعیف جامعه یا سازمان را به دنبال دارند) روشن است که،هرچه وحدت یکجامعه بیشتر باشد،استحکام آنجامعه نیز افزونتر خواهد بود (به خاطر بسپاریم که وحدت به همسانی اعضای جامعه تعبی نمیشود،بلکه نمودی از میزان تحمل تفاوتها و تمایل به همکوشی برای تحقق اهداف مشترک است).
روشن است که،هرچه وحدت یکجامعه بیشتر باشد، استحکام آنجامعه نیز افزونتر خواهد بود(به خاطر بسپاریم که وحدت به همسانی اعضای جامعه تعبیر نمیشود،بلکه نمودی از میزان تحمل تفاوتها و تمایل به همکوشی برای تحقق اهداف مشترک است)."