چکیده:
برای بسیاری از شرکتها،استفاده از تکنولوژی اطلاعات با خرید سختافزارهایی چون Main frame ها،کامپیوترهای شخصی و شبکهها آغاز میشود.در این موارد استفاده از IT 1بر مبنای تکنولوژی است.این شرکتها اغلب در درک چگونگی استفاده از چنین منابع و سیستمهایی جهت کسب و کار خود با مشکل مواجه میشوند.در این موارد از IT معادل با واژه هزینه سنگین یاد میشود.از سوی دیگر این نکته روز به روز آشکارتر میگردد که استفاده صحیح از IT ،مزایای رقابتی بدنبال خواهد داشت.چنین استفاده استراتژیکی از IT ،مستلزم داشتن استراتژی واضحی از کسبوکار است که نشان دهد سازمان چه اهدافی رادر خصوص مشتریان،تامین کنندگان،رقبا،شرکاء و ذو الحقوق داشته و IT در مورد هریک چه نقشی را ایفا میکند.بر پایه استراتژی کسبوکار،استفاده از IT و چگونگی معماری و زیرساختهای لازم مشخص خواهد شد. در نتیجه،سازمان قادر به نشان دادن چگونگی حمایت IT از کسبوکار وموقعیت بازار خواهد بود.اگر بدین گونه از IT استفاده شود،دیگر از IT به عنوان هزینه برای سازمان یاد نخواهد شد و IT بواقع عاملی جهت یکپارچگی اهداف در استراتژیهای سازمان خواهد گشت.این مقاله به چگونگی احصاء استراتژیهای سازمان با توجه به معماری و زیرساختهای لازم برای IT خواهد پرداخت.این روش در اقصی نقاط جهان برای بارهای بسیاری بکار گرفته شه است و برای بسیاری سازمانها،از سازمانهای کوچک تا خیلی بزرگ و سازمانهای انتفاعی و غیرانتفاعی پاسخ مناسبی ارائه داده است.
خلاصه ماشینی:
"هنگامی که سازمانها از تکنولوژی اطلاعات به منظور بهبود کارآیی و اثر بخشی(آغاز شده با فازهای نولان،شکل 1)استفاده میکنند،تغییرات سازمانی به موارد ذیل محدود میشوند: *توصیف رویههای اداری *تطبیق توصیف شغل *سامان بخشی دوباره به بخشها در واقع اتوماسیون سازمان موجود با بعضی تغییرات لازم شکل میگیرد.
ضرورت blue print کارکرد سازمان در این است که برای مدیریت ارشد انتخابهای مختلف برای طراحی فرایندها و مسئولیتهایی که استراتژیها را حمایت میکنند،فراهم میشود.
در blue print دسترسی به اطلاعات با توجه به موقعیتهای منطقی هر کارکرد سازمان،تشخیص داده میشود که چه اطلاعاتی برای کارکرد سازمان مطابق استراتژی مورد نیاز است که از آن به"گروههای اطلاعات"نیز یاد میشود.
در عمل،این امر منجر به ایجاد سوالاتی میشود: *چه وقت ما با یکی از ذو الحقوق سازمان وارد بحث میشویم؟ *کدام یک از ارتباطات ذو الحقوق ثبت شده است؟ *کدام سازمانها در خصوص کسبوکار،درگیرند؟ *چه کسی صاحب یا مالک کار است؟ تاکنون سه blue print توضیح داده شده است: 1.
blue print ارتباطات با توجه به موارد فوق داسنیتم که اطلاعات تولید شده در محل منطقی نگهداری شده و پردازش میشوند ولی قاعدتا مدیریت حسابداری نیز به آنها نیاز دارد.
*آیا به اندازه کافی از استانداردها استفاده شده است؟ *آیا نیازی برای برقراری ارتباطات بین تامینکنندگان و مصرف کنندگان وجود دارد؟ *سازمان چه اهداف و چشماندازی را دنبال میکند؟*مسائل امنیتی هنگامی که اطلاعات روزبهروز از اهمیت بیشتری برخوردار شده و ارزش بیشتری پیدا میکنند،الزامات امنیتی آنها ینز از اهمیت ویژهای برخوردار میشود این مورد حتی ممکن است به صرف هزینهای بالا برای سازمان نیز بینجامد."