چکیده:
با ملاحظه تاریخ زندگی اجتماعی انسان و نحوه شکلگیری دولتها در عرصه جوانع انسانی،به نظر میرسد که تحقق عدالت،مبنای توجیه حیات دولت و سنگ پایه مشروعیت اقدام و ثبات آن در عرصه سیاسی،اقتصادی و فرهنگی جامعه است. در این مقاله به بررسی و تحلیل عدالت و انواع آن و عملکرد عدالت سازمانی در قبال افراد در سایه عدالت علوی پرداخته شده است.ابتدا عدالت بررسی شده و پس از آن چرایی عدالت،نیاز به عدالت،انواع عدالت،عدالت در دیدگاه اسلام،و غرب مورد بررسی قرار گرفته و ضمن تشریح این مولفهها فرایند این تاثیرپذیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.در کل با ارائه نظریات غرب و اسلام پیرامون عدالت،مقایسهای تطبیقی بین نظریههای نوین عدالت سازمانی با دیدگاه حضرت علی(ع)پیرامون عدالت و الهام گرفتن عدالت سازمانی از این نوع عدالت،صورت گرفته است.در سالهای اخیر عدالت سازمانی به عنوان یک زمینه مطالعاتی چنان رواج یافته که از سرچشمههای خود یعنی حوزههای بنیادی جامعهشناسی و رواشناسی اجتماعی فراتر رفته و حوزه های کاربردی روانشناسی صنعتی و سازمانی،مدیریت منابع انسانی،رفتار سازمانی،رفتار مصرفکننده و مطالعات حقوقی نیز درج شده است.در نتیجه گیری به این موضوع اشاره شده که تمایل به عدل حقمدار و تلاش برای تحقق آن در گرو بلوغ عدلپذیری و حقگرایی عامه مردم است و ازاینرو می توان گفت که تحقق جامعه مبتنی بر عدل در گرو مفهومپردازی حقمداری و پذیرش مشتاقانه آن ابتدا در سازمانها و سپس توسط اکثریت جامعه است.
خلاصه ماشینی:
"برخی از بررسیها نیز ممکن است مخالف این نتیجهگیری باشد ولی نه به دلیل اخلاقی یا روش اندازهگیری بلکه به علت نحوه و کیفیت جمعآوری اطلاعات برای اطلاع از نظر اکثر کارکنان در سازمان در اغلب کتابهای علمی تعریف علمای علوم اجتماعی درباره عدالت مدنظر است و عدالت عبارت است از چگونگی توزیع پاداهشا و تنبیها به وسیله و در درون یک مجموعه اجتماعی و همچنین درباره اینکه چگونه روابط مردم بین خود را گسترش میدهند.
عدالت عبارت است از اینکه چه کسی چه چیزی میگیرد و آیا شرکتکنندگان و ناظران در مراودات و مبادلات به صحت عمل خود اعتقاد دارند یا خیر؟همچنین شرکتکنندگان و ناظران به درستی و صحت سایر اقسام مراودات انسانی-آن مراوداتی که به نظر میرسد فراتر از مراودات و توزیع مادی است-خوشبین هستند یا خیر؟ زمانی که انسان فهمید عدالت چیست؟آن زمان پی میبرد که چرا عدالت مرکز توجه همه امور انسانی است؛به این علت که مردم عمیقا نسبت به اینکه چگونه با آنها رفتار میشود، حساسند.
زمانی که مردم در مورد عدالت توزیعی قضاوت میکنند در حال ارزشیابی این هستند که آیا نتیجه به دست آمده از فعالیتها مناسب و منصفانه و اخلاقی و پسندیده است یا خیر؟اتخاذ این تصمیم مشکلتر از آن است که تصور میشود.
مردم درباره اینکه چگونه با آنها رفتار میشود حساسند و این برداشتها و شناختهای جمع شده از روشهای استفاده شده برای عدالت در سازمان و جامعه سهم زیادی در شکل دادن روابط آنها با کارفرمایان خود دارد."