خلاصه ماشینی:
"در این وقت سرحد کردستان که کوهستانهای خوش آب و هوا و سرسبز وخرم دارد و همواره جای ییلاقنشینی طوائف بوده از موقع استفاده جسته بزورگوئی و دستبرد باموال سرحد نشینان و شرارت و هرزهگی مینایند شاه اسمعیل که درمقابل خصم قوی پنجه دولت عثمانی مشغول جدال و قتال است مجال و فرصت ندارد که عدهای از لشکریان خود را جدا نموده مأمور آسایش و امنیت سرحدنشینان ایرانی بنماید از اینطرف نیز مردمان ایرانی سوای دربار پادشاه پناه و ملجائی ندارند که شکایت از تعدیات و ظلم بیگانگان به آنجا عرضه نمایند شاه اسماعیل رنجیده خاطر است که یک قسمت از مملکت جای تاختوتاز و ضرر و خسارت رعایا و گاهی قتل و خونریزی باشد فکری بخاطرش میرسد اینکه بوسیلهای غیراز لشکرکشی فتنه سرحدات کردستان را بخواباند اعلی جد نویسنده حضرت سید شیخ احمد قدس سره که در محال خراسان صاحب فضل و هنر در علوم ظاهری و نیز ورع و تقوی و حقپرستی در معنویات بسیار محترم در عصر خود بود و چون محضا لله بدون طمع و توقع دنیوی عبادت خالق خود را نموده نفوسش تأثیر بسزائی داشته نسب نویسنده باده پشت به آن مرحوم میرسد و نسب آن بزرگوار با بیست و یک نسل بامام هشتم حضرت رضا علیه السلام منتهی میشود(توضیحا برای این موضوع اسناد قوی و مسلم الثبوت در دست است که شرح آن را در این مختصر لازم نمیدانم)نسبنامه شجرهء طیبه نسل سادات موجود است."