چکیده:
با وجود گذشت بیش از هزار سال از عمر ادبیات مکتوب زبان فارسی،توجه به وحدت رسم الخط و یکدستی کاربرد قواعد ویرایشی و نگارشی،جدید است.این رویکرد نو ناشی از گسترش آموزش همگانی و افزایش شمار کتابهای چاپی است.یکدست نبودن رسم الخط حاکی از کمتوجهی به وضع قواعد دستور زبان فارسی است.از علتهای مهم این کمتوجهی این است که اهل هر زبان از هنگام فراگیری زبان مادری،قواعد و ضوابط زبان را به صورت طبیعی میآموزند.از اینرو همانگونه که قوانین و مقررات اجتماعی،ناظر بر تحولات و تنظیم و هماهنگی امور و جلوگیری از ناهنجاریهای اجتماعی است،دستور زبان نیز با عنایت به سیر تحولات و توسعهء متناسب آن با نیازهای جدید در قالب قواعد و قرار دادهای وضع شده به تنظیم روابط زبانی و رعایت هنجارها پرداخته از بروز آشفتگی در زبان جلوگیری میکند.
شناسه یا ضمایر متصل فاعلی از مباحث قابل توجه دستور زبان فارسی است که از نظر دستوری و بویژه مباحث مربوط به آیین نگارش کمتر مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.از اینرو در این مجال کوتاه با هدف کوشش در راه رسیدن به روشی واحد به بررسی مختصر تاریخ دستور زبان و سیر نگارش خط فارسی به جایگاه دستوری و نگارشی آن در زبان فارسی پرداخته شد و با بررسی پیشینهء اجمالی موضوع،دیدگاههای گوناگون دراینباره،مقایسه و تحلیل شد.
خلاصه ماشینی:
"از کمتوجهی به وضع قواعد دستور زبان فارسی است.
شناسه یا ضمایر متصل فاعلی از مباحث قابل توجه دستور زبان فارسی است که از نظر
چهاردهم)بنیانگذار قواعد دستور زبان فارسی است که با انگیزهء اجتماعی به دلیل تدریس زبان
یکی از مباحث قابل توجه در دستور زبان فارسی بحث ضمایر متصل فاعلی است.
مادههای ماضی فارسی میانه بازماندههای صفتهای فاعلی و مفعولی گذشتهء ایران باستان معمولا از صورت ضعیف ریشه و پسوند ẓtaẒ ساخته میشده است.
در مقدمهء برهان نیز به ضمایر متصل اینگونه اشاره شده است:
ضمیر(اصطلاح نحو و دستور زبان فارسی)عبارت از چیزی است که جای ظاهر گیرد؛
ند[ن](ضمیر):ضمیر متصل فاعلی است برای سوم شخص جمع مثال:از مصدر رفتن.
«ند»(ضمـ):یکی از ضمایر شخصی پیوسته(متصل)فاعلی است که به آخر فعل در سوم
در دانشنامهءادب فارسی نیز ذیل واژهء ضمیر این چنین آمده است:
ختم میشود و صیغهء دعا و تمنا هم جزیی از فعل است و دلالت بر ماضی میکند و هم
-که به ضمایر متصل فاعلی یا شناسه توجه کردهاند-به اتفاق بر نقش تعیین کنندهء آن در افراد و جمع و شخص فعل و پیوستن آن به فعل نظر دارند.
کتابهای دستور زبان و مقدمهء برخی فرهنگها قواعدی برای آنها نوشته شده است.
زبان فارس،نگارنندگان برآنند که در پیوند شناسههای فاعلی به کلمههای مختوم به مصوت«و، u »به دلیل محال بودن جمع دو مصوت در هر پنج صیغهء«؟؟م،-ی،-یم،-
صامت است)ختم شود،الف آنها در نوشتن حذف و متصل نوشته میشود:پیرم،
بررسی دورههای مجلات رشد و سخن نیز مؤکد این نظر است.
در اثر تحول و تطور زبان از این مصدر«استن»تنها سوم شخص مفرد آن(است)در زبان فارسی در"