خلاصه ماشینی:
"1-نیاز به پیشرفت 2-علاقه به آزادی و استقلال 3-احتیاج به رضایت شغلی 4-ریسکپذیری 5-خلاقیت کارآفرینی درون سازمانی یا گروه کارآفرین کارآفرین شخصی برای رشد و توسعه شرکت کوچک و پویای خود احتیاج مبرمی به حمایت مالی صاحبان سرمایه ریسکپذیر دارد به همین جهت ایشان به جهت استفاده از منابع و امکانات و دانش خود به استخدام سازمانهای بزرگ درمیآید و در این شرایط نقش کار آفرین سازمانی را بازی خواهند کرد و گروههای کارآفرین را شکل میدهند و این استخدام ضمن اینکه محدودیتهایی را برای او ایجاد میکند در عین حال تواناییها و مهارتها و فرصتهایی را به وجود خواهد آورد که از او کارآفرین جدیدی با عنوان کارآفرین سازمانی میسازد.
رهبران خلاق دارای نیرویی هستند که پیروان را به خود جلب میکنند و میتوانند تغییراتی را ایجاد کنند،ابتکار عمل به خرج دهند و خلاق و نوآور میباشند یک رهبر خلاق پیروان خود را تحریک میکند یا آنها را برمیانگیزد که تنها به پیروی شخص از او اکتفا نکنند بلکه از آنها میخواهند تا تصویری از سازمان در حال تحول در مغز خود مجسم نمایند و رهبر میتواند در چنین سازمانی تغییرات اساسی ایجاد کند و آن را متحول سازد لذا موقعیت چنین رهبری در گرو 3 اقدام زیر است: 1-خلق تصویری جدید 2-گرفتن تعهد از کارکنان 3-نهادی کردن پدیده تغییر مسایل و مشکلات سازمانهای یادگیرنده 1-چگونه میتوان به روشها و سیاستهای حاکم بر سازمانهای سنتی فایق آمد؟ 2-چگونه میتوان در سطوح یک سازمان مسوولیتها را تفویض کرده و در عین حال اعمال هماهنگی و کنترل نمود؟ 3-چگونه مدیران میتوانند موقعیت یادگیری را بیافزایند؟ 4-چگونه میتوان تسلط شخصی و فراگیری را هم در محل کار و هم در محل زندگی جلوه گر ساخت؟ 5-چگونه میتوان از تجربه آموخت و چه مواقعی نمیتوان نتایج و عواقب مهمترین تصمیمات را تجربه کرد؟ 6-طبعیت قابلیت و تعهد رهبری یک سازمان فراگیر چیست؟"