خلاصه ماشینی:
"اگرچه چنین تصمیماتی حمایتهایی از نویسندگان دانشگاهی را نیز جذب کرده اما نظری که اخیرا پذیرفته شده و بهتر شناخته گردیده آن است که این تمایز به خودی خود نسبت به این سؤال که آیا یک معامله خاص تحت کنوانسیون بیع بین المللی کالا عقد بیع به حساب میآید یا نه،بیوجه و غیر مرتبط است.
بهطور مثال در جایی که موادی که توسط خریدار مهیا گردیده به خودی خود تحت ماده(1)3 قسمتی اساسی از مواد لازم برای تولید قلمداد نمیگردد و در جایی که ارایه خدمات به جز آنهایی که مربوط به امر تولید یا ساخت ست،براساس ماده(2)3 بخش اعظم تعهدات فروشنده به حساب نمیآید،در شرایط استثنایی،ترکیب مشارکت طرفین میتواند ماهیت معامله را بهطور کل آنچنان تغییر دهد که خارج از مرزهای حاکمیت کنوانسیون بیع بین المللی کالا قرار گیرد.
قواعد موجود در مورد مطابقت کالا شاید به این دلیل که تحت پوشش قرار دادن معاملات مربوط به نرمافزار در سابق مورد توجه خاص توسط قانون بیع کالا و کنوانسیون بیع بین المللی کالا نبوده است هر دو رژیم حقوقی یک عدم صراحت و شفافیتی پیرامون اینکه آیا شروط ضمنی آنها در مورد کیفیت و تناسب کالا تنها نسبت به وسیله انتقال و بستهبندی کاربرد خواهند داشت یا هم وسیله انتقال و هم خود برنامه نرمافزاری را دربرمیگیرد،ایجاد کرده است.
نتیجه برخی از مناقشاتی که پیرامون شروط مربوط به مطابقت قراردادی کالا بیان گردیده به نظر میرسد توسط قانون و کنوانسیون بیع به نحو کافی مورد توجه قرار نگرفته است و درخواست وجود قانونی که به نحو خاص و مبسوط به معاملات نرمافزار بپردازد،در هر حال نمیبایست نادیده گرفته شود."