چکیده:
یکی از مباحث بنیادین در حوزه مطالعات اجتماعی و بهویژه جامعهشناسی، موضوعقانونمندی جامعه و تاریخ است. اینکه آیا حوادث اجتماعی و تاریخی، به جامعه یادورهای تعلق دارد و یا تاریخ بشر از قانونمندی خاصی پیروی میکند که زمینهتکرارپذیری آن حوادث را فراهم مینماید، از دغدغههای اندیشمندان مسائلاجتماعی بوده است.از آیات متعدد قرآن کریم استفاده میشود که برخی قوانین بر تاریخ بشر حاکم است واز آن بهعنوان سنت الهی یاد میشود، از اینرو هنگام نقل حوادث تاریخی، ما را بهعبرتگیری از سرنوشت گذشتگان دعوت مینماید. برخی از این سنتها، مربوط بهاجتماع مومنان است. نوشتار حاضر بر آن است که آیات مربوط به این نوع سنتها رابررسی نماید.
خلاصه ماشینی:
مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر آیه شریفه میفرماید: اینکه خدای سبحان در این آیه«رحمت» را به صورت نکره آورده و نفرمود «رحمتی» برای این است که بر نوع مخصوصیاز رحمت دلالت کند و نه رحمت عمومی که کل جهان را فرا گرفته، و آن رحمتی است کهمخصوص مؤمنان بوده که همان نصرت و پیروزی بر دشمنان باشد، همچنانکه فرمود: إنا لننصر رسلنا والذین آمنوا فی الحیاة الدنیا ویوم یقوم الأشهاد؛ 2 ما به یقینیاری میکنیم فرستادگان خود و گروندگان به ایشان را، هم در زندگی دنیا و هم درروزی که گواهان بپا خواهند خاست.
4 به هر حال، قرآن کریم، نه تنها اصل یاری خداوند را ذکر میکند، بلکه به شرحچگونگی این امداد و نیروهایی که به کمک مسلمانان شتافته و موجب پیروزیسپاهیان اسلام شدند میپردازد که به برخی از آنها اشاره میشود: الف ـ فرستادن ملائکه یکی از روشهای نصرت الهی، فرستادن ملائکه است که به عنوان سربازان خدایسبحان به کمک مؤمنان میشتابند، مانند آنچه در بدر اتفاق اتفاد: ولقد نصرکم الله ببدر وأنتم أذلة...
1 قرآن کریم، حوادث مختلفی را نقل میکند که خدای سبحان، هنگام نبرد با کفار، از اینطریق به کمک مؤمنان شتافته و موجب شکست دشمنان شده است، مانند این آیه شریفه: هو الذی أخرج الذین کفروا من أهل الکتاب من دیارهم لأول الحشر ما ظننتم أنیخرجوا وظنوا أنهم مانعتهم حصونهم من الله فأتاهم الله من حیث لم یحتسبواوقذف فی قلوبهم الرعب؛ 2 او کسی است که کافران اهل کتاب را در نخستینبرخورد با مسلمانان از خانههایشان بیرون راند، گمان نمیکردید آنان خارج شوند وخودشان نیز گمان میکردند که دژهای محکمشان آنها را از عذاب الهی مانع میشود، اماخداوند از آنجا که گمان نمیکردند به سراغشان آمد و در دلهایشان ترس و وحشت افکند.