چکیده:
این مقاله که خلاصهای از کتاب جدید یتز است، در مورد نژاد پرستی گسترده در ایالات
متحده و نمونههای فراوان آن در این زمینه بحث کرده است.
نویسنده با بررسی تفاوت میان سیاه پوستان و سفیدپوستهای ایالات متحده، فقر و
محرومیت شدید سیاهان را میراث دوران برده داری میداند و معتقد است، هنوز زمان
زیادی نیاز است تا سیاه پوستانی که اجدادشان برده بوده اند، از تبعات ناشی از این
پدیده خلاص شده و بتوانند چون سفید پوستان زندگی کنند.
خلاصه ماشینی:
"نویسنده با بررسی تفاوت میان سیاه پوستان و سفیدپوستهای ایالات متحده، فقر و محرومیت شدید سیاهان را میراث دوران برده داری میداند و معتقد است، هنوز زمان زیادی نیاز است تا سیاه پوستانی که اجدادشان برده بوده اند، از تبعات ناشی از این پدیده خلاص شده و بتوانند چون سفید پوستان زندگی کنند.
» هنگامی که با صاحب یک جواهر فروشی صحبت میکردیم، او بعد از اینکه به امن تر بودن (کلمهای که اغلب کدی برای کلمه «سفیدتر» میباشد) ایستست پارک نسبت به خانه سابق اش در شهر ممفیس در تنسی اشاره کرد گفت که گزارش جنایات در ایستست پارک تقریبا کم است و آنهایی که دستگیر میشوند، همیشه اسمهایی دارند که نمیتوانید آنها را تلفظ کنید (باز هم آن مکزیکیهای لعنتی).
برای مثال، به طور متوسط، درآمد یک سفید پوست، از یک سیاه پوست که تحصیلات و تجربهای مشابه هم دارند و در یک صنعت کار میکنند و در یک منطقه نیز زندگی میکنند، بیشتر است.
یک استدلال رایج که سفیدها ارائه میکنند این است که از بیش از 150 سال پیش و از پایان دوران برده داری، سیاهها زمان کافی و حتی بیشتری داشتهاند تا از لحاظ اقتصادی به سفیدها برسند.
با تخمینی بیشتر، دیگر مسئله تنها این نیست که والدین شما چقدر پول دارند، حتی ثروت پدر پدر پدربزرگ شما نیز ممکن است باعث فاصله اقتصادی قابل توجهی برای شما شود.
فرزندان او چه شانسی میتوانستند داشته باشند؟ چقدر احتمال داشت که بتوانند [از لحاظ اقتصادی] به اربابان خود برسند؟ آیا احتمال این موضوع صفر نمیباشد؟ نوههای او ممکن است به شمال مهاجرت کرده باشند، اما بدون هیچ ثروت و سواد زیادی."