چکیده:
تفکر، گاهی شیطانی است و گاهی دینی. گاهی نیز تفکر دینی با حجابهایی از شیطنت آلوده میشود که
نیازمند اصلاح و ارشاد است.
تفکر دینی با ایجاد و تقویت ایمان، حیات معنوی را برای انسان به دنبال خواهد داشت که فراتر از حیات
محدود مادی است. احیای دینی، انسان را از حیوانیت تا قرب الاهی بالا میبرد و در جهانبینی الاهی تحقق پیدا
میکند.
در زمان حیات استاد شهید مرتضی مطهری رحمهالله ، گروهی از روشنفکران با انگیزههای دینی آمدند و تفکر
دینی را در چارچوب یافتههای فکری و علمی جدید ارائه کردند؛ اما استاد، حقیقت تفکر و دین را به شایستگی
درک کرده و بر احیای انسان در بعد فردی و جمعی با تفکر دینی کوشید و به جای احیای تفکر دینی، به احیای
دینی تفکر انسان همت گماشت. در این پژوهش نشان میدهیم، شهید مطهری بر این عقیده بود که تفکر دینی،
مرگ و احیا ندارد؛ بلکه دین، چشمه جوشان حیات است که از حی قیوم سرچشمه گرفته و جریان یافته است و
با فکر دینی میتوان فرد انسانی و جامعه را زنده کرد. او در این مسیر، تمام اندیشههای مادی را به چالش
کشید تا با نشان دادن چهره مخدوش جهانبینی مادی، مردم را از محصور شدن در شؤون حیات مادی رهایی
و تعالی بخشد و حیات معنوی را به جامعه معرفی نماید. و در این راستا، روشنفکران را به محور قرار دادن
تفکر دینی فراخواند و نیروی سوم روشنفکری را پایهگذاری نهاد.
خلاصه ماشینی:
"به نظر استاد، حیات حیوانی مقدمهای است که زمینههای لازم برای احیای دیگر در آن فراهم میشود و آن حیات معنوی است؛ حیاتی که در اثر آن، قدرت و غلبه انسان افزایش مییابد، یعنی در بعد عملی ارتقا پیدا میکند و این ارتقا در گرو ارتقای بعد نظری است و این دو با هم در ایمان جمع میشوند؛ زیرا ایمان و آگاهی راسخی است که انسان را به جهت خاصی میکشد؛ چنان که استاد در تبیین تفاوتهای میان علم که آگاهی تنهاست و ایمان که انگیزهساز و گرایش خیز است، مینویسند: «علم، به ما روشنایی و توانایی میبخشد و ایمان، عشق و امید و گرمی؛ علم ابزار میسازد و ایمان مقصد، علم سرعت میدهد و ایمان جهت، علم توانستن است و ایمان خوب دانستن؛ علم مینمایاند که چه هست و ایمان الهام میبخشد که چه باید کرد» (1) حیات انسانی زمانی تحقق مییابد که هم علم انسان توحیدی و بالنده باشد و هم عمل او صالح و با انگیزه توحیدی.
اما نیروی سوم روشنفکری که استاد مطهری و مکتب بحثی او پیش قراول و پرچمدار آن است، جریان «روشنفکری متدین است» که تفکر دینی را توانا بر نقد و اصلاح دانشها و اندیشههای بشری میبیند و میکوشد انسان مرده و محصور در حیات مادی را با تفکر دینی احیا کند و حیات معنوی را با احیای دینی برای جامعه ارمغان بیاورد."