چکیده:
نویسنده در این مقاله به بررسی یکی از مهمترین عوامل تهدید امنیت ملی یعنی-نابرابریهای شهری-میپردازد.موقعیت کنونی کشور ایران که مراحل گذار تاریخی خود را میگذارند،سبب رشد بیرویه جمعیت شهری و افزایش نابرابریها در مناطق مختلف آن گردیده و مدل خاصی از جغرافیای سیاسی شهری را ایجاد کرده است.این بررسی کوششی برای ارزیابی وجوه نابرابری با استفاده از شاخصهای اشتغال و مسکن در مناطق 22گانه شهر تهران است.نتایج تحقیق نشان میدهد که در مناطق 22گانه تهران تفاوتهای قابل ملاحظهای از نظر فرصتهای شغلی وجود دارد. به طوری که گروه شغلی کارگران ساده در بخشهای جنوبی شهر بیش از نیمه شمالی آن متراکم هستند.همچنین بررسیهای انجامشده راجع به پراکندگی فقر با استفاده از ساکنان چهار نفر به بالا ساکن در یک اتاق حکایت از آن دارد که مناطق متراکم فقر نیز بهطور یکسان در شهر پراکنده نشدهاند.چنانکه مناطق جنوب شهر،حوزههای متمرکز فقر را تشکیل میدهند.با توجه به شاخصهای مورد بررسی،یکی از مهمترین منابع تهدید امنتی اجتماعی و ملی در تهران،نابرابری در پراکندگی مشاغل ابتدایی و فقر و تمرکز آن در جنوب شهر میباشد.با توجه به نکات مذکور باید اذعان کرد که نابرابری و محرومیت شهری،خطری مستقیم برای امنیت اجتماعی بشمار میآیند
خلاصه ماشینی:
"اهمیت موضوع کشور ایران در سطح جهان یکی از کشورهایی است که با توجه به دیدگاههای سیاسی ویژه خود در زمینه اسلام و عدالت اجتماعی،از نظر سیاستگذاریهای اقتصادی و اجتماعی کاملا زیر ذرهبین سازمانها و مجامع بین المللی قرار دارد.
از آنجا که حفظ ثبات و امنیت جامعه یکی از مهمترین اهداف سیاستگذاران کشور بشمار میرود، شناسایی مکانهای جغرافیایی مظاهر نابرابریهای اقتصادی میتوانند کمک موثری برای برنامهریزی مناسب جهت کاهش نابرابریها و ایجاد امنیت اجتماعی و ملی داشته باشد.
ازاینرو در پژوهش حاضر با استفاده از سرشماری سراسری سال 1375 محرومیت و نابرابری در مناطق 22گانه تهران بر اساس شاخصهای زیر انجام گرفته است: اشتغال:درصد کارگران غیر ماهر به کل شاغلان فقر مسکن:درصد خانواردهای چهار نفر به بالای ساکن در یک اتاق در بررسی نابرابری و محرومیت معمولا ساکنان محدودههای جغرافیایی را با یکدیگر مقایسه میکنند.
جوامع بشری به راحتی میتوانند فقر و محرومیت را تحمل نمایند ولی آنچه که برای هیچ جامعهای قابل تحمل نیست تبعیض و نابرابری است که موجب سلب امنیت ملی و اجتماعی جامعه میگردد.
در برنامهریزیهای شهری جهت رفع تبعیض و نابرابری و ایجاد امنیت اجتماعی و ملی در شهرها ایجاب مینماید تا به جای مرزبندی ابتدایی و سادهانگارانه مناطق مختلف شهر تحت عنوان مناطق محروم و مناطق برخوردار،نقاط زیستی و مراکز جمعیتی را براساس شاخصهای مربوطه تقسیمبندی نموده و برای رفع محرومیت هر منطقه اهتمام نمود.
از آنجا که فقر غالبا رابطه نسبتا مستقیم با افزایش تهدید نسبت به امنیت اجتماعی در شهرها دارد ازاینرو سعی میشود رابطه شاخص«خانوار چهار نفر به بالای ساکن در یک اتاق»به عنوان معیاری برای تشخیص فقر و محرومیت بررسی گردد."