خلاصه ماشینی:
"مصالحه با نتانیاهو در زمان اوج قدرت رییس جمهور یعنی دو سال اول دوره دوم،تلاشهایی جهت متقاعد ساختن نتانیاهو-به عقبنشینیهای که خود در توافق هبرون (Hebron) در فوریه 7991 پذیرفته بود-صورت گرفت.
ضمن اینکه مادلین آلبرایت،وزیر امور خارجه جدید کلینتون به منظور قبولاندن طرح پیشنهادیاش در مارس 8991-که مبتنی بر انجام اقداماتی خاص جهت بهبود عملکرد امنیتی فلسطین و عقبنشینی 31/1 درصدی اسراییل از کرانه باختری و غزه بود-تلاش بسیار میکرد.
به رغم اینکه باراک خواست سوریه را مبنی بر به رسمیت شناختن مرز 4 ژوئن 7691،به عنوان مرز فعلی،برآورده نساخت،ولی توافق اسراییل و سوریه دست یافتنی است باراک اواخر فوریه 0002 به کابینهاش گفت که«رابین با عقبنشینی از بلندیهای جولان به مرزهای 4 ژوئن 7691-با شرایط تصریح شده-موافقت کرده بود:،دیگر اینکه دولت قصد فراموش کردن گذشته را ندارد.
باراک تصور مینمود با پیشنهادی عادلانه و سخاوتمندانه در مورد دیگر بخشهای کرانه باختری و نیز ایجاد مناطق غیرنظامی تحت کنترل فلسطین در برخی محلههای عربنشین شرق بیت المقدس بتواند عرفات را راضی به دست برداشتن از شرق بیت المقدس نماید.
کلینتون از اینکه از پس مسایل مورد چالش در صلح اسراییل و فلسطین در کمپ دیوید برآمده بود،به خود میبالید و بیارزش بودن تلاش وی بر همه آشکار نبود.
با یان همه او شکست خورده بود و در صورتی که انتقادی هم مطرح باشد،به اندازه بیمبالاتی کلینتون در مذاکرات کمپ دیوید نیست؛به غیر از اینکه از هفت سال پیش سعی در بحث و گفتوگو در مورد موضوعات اصلی را داشته که سرانجام به ملاقاتهای سران انجامید."